بالی برای پر زدنم دست و پا کنید
از قید و بند غصه دلم را رها کنید
ای روزه دارهای سر سفره ی کرم
حالی چو دست داد برایم دعا کنید
وقت سحر که فیض مناجات کامل است
منت گذاشته و مرا هم صدا کنید
ای سائلان پشت در خانه کریم
راهی برای رد شدن عشق واکنید
خیرات میدهند به هرکس که آمده
جانی بیاورید و به پایش فدا کنید
**
روزی که پا به دیده ی دنیا نهاده ای
رنگی دگر به جلوه مهتاب داده ای
در زیر پای تو سر خیل ملائک است
آن لحظه ای که در سفر حج پیاده ای
امشب اگر اراده کنی ذبح میشوم
جانم فدای منت و همچون اراده ای
سجاده ی تو عرش؛ در آن لحظه ای که تو
تکبیر گفته و به نماز ایستاده ای
نام تو را ادامه ی زهرا نوشته اند
تو مادری ترین پسر خانواده ای
هرکس که عشق حضرت مولا نمیشود
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
در طالعم اسیر حسن را رقم زدند
روزی که نقش خلقت من را رقم زدند
از روی سرو قامت لیلایی حسن
در شعر عشق سرو چمن را رقم زدند
بر روی لوح سینه بیتابم از ازل
با رنگ سبز نام حسن را رقم زدند
صبر حسن مقدمه ی ظهر کربلاست
این گونه شد که داغ کفن را رقم زدند
ای صبر تو مقدمه ی کار کربلا
پیش تو سر به زیر علمدار کربلا
:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0