نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
پس كسى كه بازگشت انسان را از اسفل سافلين به عهده گرفته و او را از دوزخ تاريك، به محل كرامت و امن الهى باز می‏گرداند و از تاريكیها به نور میكشاند و از راهزنان سلوك محافظت می ‏كند همان اللّه است.
گروه فرهنگی مشرق- نوای دعای سحر از به یادماندنی ترین نواهای ماه مبارک رمضان است که خاطره ای مشترک میان نسل های مختلف از سحر های این ماه مبارک محسوب می شود. اگر چه در سال های اخیر با باز شدن پای تلوزیون به سفره های سحر و برنامه های متنوع این نوا مانند گذشته منحصرا سحرهای ماه مبارک را پر نمی کند اما هنوز در آستانه اذان صبح" اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی" روح را نوازش می دهد.
با وجود این خاطرات شیرین از این کلمات روح بخش کمتر درباره محتوای عظیم این مناجات زیبا سخن به میان آمده است در حالی که این دعا آن قدر پر مغز و محتوا و دارای لایه های معرفتی است که امام خمینی(ره) برای تبیین این معارف کتابی را با عنوان "شرح دعای سحر" به رشته تحریر در آورده اند که خواهیم کوشید در روزهای ماه مبارک رمضان بخشهایی از شرح دعای سحر را به مرور در اختیار مخاطبان مشرق قرار دهیم؛ باشد که این دعای روح بخش را با معرفت بیشتر به معارف عظیمی که در فرازهای آن مکتوم است هر سحرگاه زمزمه کنیم. التماس دعا
****
فقير درگاه پروردگار عظيم، و مفتخر به انتساب به رسول كريم، سيد روح اللّه فرزند سيد مصطفى موسوى خمينى- كه هر دو را آمرزش باد- از آنجايى كه يكى از بزرگترين نعمت‏ها بر بندگان و رحمت گسترده در ميان اهل شهرها دعاهايى است كه از گنجينه‏هاى وحى و شريعت و حاملان دانش و حكمت نقل شده است، زيرا همين دعاهاست كه رابطه معنوى ميان خالق و مخلوق، و رشته پيوند ميان عاشق و معشوق است، و وسيله‏اى است براى درآمدن به اندرون قلعه محكم، و چنگ زدن به آن دستاويز استوار و ريسمان پر توان، و روشن است كه به اين غرض نهايى و مقصد اعلى امكان وصول نيست مگر آنكه به هر اندازه كه ممكن است به معناى دعاها توجه يافته و به مقدار توانايى به سرّ و حقيقت آنها پى برده شود، و من ديدم كه دعايى كه مشهور است و به نام دعاى مباهله ناميده شده است و از ائمه اطهار عليهم السّلام در سحرگاهان براى توسل به نور الانوار نقل شده، از دعاهايى است كه قدرش جليل‏تر و منزلتش رفيع‏تر است، زيرا آن دعا شامل صفات حسناى الهى و امثال علياى ربوبى است و اسم اعظم و تجلّى اتمّ اقدم در آن دعاست، پس خواستم كه آن را از بعضى جهات به مقدار آمادگى خويش، با توانى اندك و آگاهى ناچيزى كه دارم شرح كنم، ولى حرباء (12) را چه رسد كه بخواهد خورشيد تابان را توصيف كند، و يا بيمار چشم كجا تواند كه قصد نگاه كردن به تابش نور آن را نمايد! و لكن مى‏گويم و به راستى مى‏گويم كه:

نزد سليمان رسيد مرغك مسكين           ران ملخ در دهان به پيشكش دوست
از پى عذر قصور خدمت خود گفت           هديه هر كس به قدر منزلت اوست‏(13)

اكنون من با طلب توفيق از پروردگار مهربان و مددجويى از روانهاى پاك و نفس‏هاى پاكيزه پيامبران بزرگ و اولياء بزرگوار به مقصودم آغاز مى‏كنم.

اللّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِابْهاهُ، وَ كُلُّ بَهائِكَ بَهِىُّ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّهِ.

ح 1ح بار الها از تو سؤال مى‏كنم به زيباترين زيبايى‏ات، و همه زيبايى تو زيبا است، خداوندا از تو سؤال مى‏كنم به همه زيبايى‏ات.

جامعيت انسان همه عوالم را اللّهمّ) دعا كننده كه مى‏گويد: اللهم، اصل اين كلمه يا اللّه است (و مثل اين است كه يا اللّه گفته است).

بدان كه انسان، تنها وجودى است كه جامع همه مراتب عينى و مثالى و حسى است و تمام عوالم غيب و شهادت و هر چه در آنهاست در وجود انسان پيچيده و نهان است، چنانكه خداى تعالى مى‏فرمايد: خداوند همه نامها را به آدم آموخت.

و مولاى ما و مولاى همه توحيديان (صلوات اللّه عليه) بنابر نقل بعضى شعرى بدين مضمون فرموده است:

تو پندارى همين جرم صغيرى           جهانى در نهاد تو نهان است

بنابراين آدمى با ملكيان، ملكى است، و با ملكوتيان ملكوتى، و با جبروتيان جبروتى. و روايت شده از آن حضرت و حضرت صادق عليهما السّلام كه فرمودند: بدان كه صورت انسانى بزرگترين حجت‏هاى الهى است بر خلقش، و او همان كتابى است كه خداى تعالى آن را با دست خود نوشته است، و او همان هيكلى است كه آن را با حكمت خود بنايش نموده، و اوست مجموعه صورت جهانيان، و اوست مختصرى از لوح محفوظ، و او بر هر غايبى شاهد است، و اوست راه راست به هر گونه خير و نيكى، و همان راهى است كه در ميان بهشت و دوزخ كشيده شده است.

پس انسان خليفه خداست بر خلق او، و بر صورت الهى آفريده شده است، (14) متصرف در بلاد خداست و خلعت‏هاى اسماء و صفات خداوندى را در بر كرده و در گنجينه‏هاى ملك و ملكوت او نفوذ دارد، روحش از حضرت الهيه بر او دميده شده، ظاهرش نسخه‏اى است از ملك و ملكوت، و باطنش گنجينه‏هاى خداى لا يموت. و چون جامع همه صورتهاى كونيه الهيه بود، از اين رو در تحت تربيت اسم اعظمى كه به همه اسماء و صفات محيط بود و بر همه رسم‏ها و تعيّن‏ها حكومت داشت قرار گرفت، پس رب انسان جامع كامل همانا حضرت الهيه است و سزاوار است كه او خداى را به نامى كه با مقامش تناسب دارد و او را از امورى كه با او سازگار نيست محافظت مى‏كند بخواند، و از اين روست كه بايد در مقام استعاذه و پناهندگى از شيطان رجيم به نام اللّه پناهنده شود نه ديگر نامها، و طبق آيه قُلْ اعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ به او امر شده است تا به پروردگار مردم پناهنده شود از شر كسى كه با مرتبه او و كمالات او ضديت و تنافر دارد، و آن وسوسه باطنى است، و پناه به خدا برد از كسى كه در باطن او وسوسه ايجاد مى‏كند و در راه معرفت، راهزن اوست.

عارف كامل كمال الدين عبد الرزاق كاشانى در تأويلات مى‏گويد:

انسان همان وجود جامعى است كه همه مراتب وجود را در انحصار خود قرار داده است. پس پروردگارى كه او را ايجاد كرده و كمال انسانى را به او افاضه فرموده همان ذات خداوندى است، به اعتبار همه اسماء به حسب بدايت كه از آن به اللّه تعبير مى‏شود، و از اين روست كه خداى تعالى به شيطان فرمود: چرا سجده نكردى به آنچه من با دو دستم او را آفريدم؟ دو دست متقابل، مانند دو دست لطف و قهر و يا دو دست جلال و جمال كه شامل همه اسماء است.

در سرّ ابتدا به اللهم در اكثر دعاها

پس كسى كه بازگشت انسان را از اسفل سافلين به عهده گرفته و او را از دوزخ تاريك، به محل كرامت و امن الهى باز مى‏گرداند و از تاريكى‏ها به نور مى‏كشاند و از راهزنان سلوك محافظت مى‏كند همان اللّه است، چنانكه فرمود: اللّه ولىّ كسانى است كه ايمان آورده‏اند و آنان را از تاريكى‏ها به نور مى‏كشاند. پس سالك كه با قدم معرفت سلوك إلى اللّه مى‏كند مانند مسافرى است كه در راه وحشتناك تاريكى، بار سفر به سوى حبيب خود را بسته است و شيطان، راهزن اين راه است و خداى تعالى با اسم جامع محيطش حافظ و نگهبان اوست، پس بر دعا كننده و سالك لازم است كه به نگهبان و مربى خود توسل جسته و با گفتن اللهم يا يا اللّه تضرع به او نمايد. و سرّ اينكه بيشتر دعاها با اين كلمه شروع مى‏شود همين است، گر چه از نظرى تمسك جستن به ديگر اسماء الهيه خوب است و آن نظر عبارت است از استهلاك تعين‏هاى اسمائى و صفاتى در احديت جمع، چنانكه در سرّ اينكه در جملات اين دعا پس از اثبات افضليت، دوباره بازگشت نموده و مى‏گويد: همه بهاى تو بهى است و همچنين بقيه جملات، چنانكه خواهيم گفت.

من گفتن در دعاها منافاتى با فقر ذاتى ندارد انّى) گفتن كلمه من در اينجا نه براى اثبات منيّت است، زيرا اظهار منيّت با گدايى منافات دارد، در صورتى كه دعا كننده مى‏گويد من از تو سؤال مى‏كنم و گدايى مى‏كنم، بلكه اين من گفتن مانند شما گفتن است كه خداى تعالى مى‏فرمايد: شما نيازمندان به خدا هستيد. با اينكه شمايى كه سواى حق باشد خود ملاك استغناء و بى نيازى است نه ملاك فقر و نيازمندى. پس آنچه با مقام سالك الى اللّه منافات دارد آن گونه استقلال و بى‏نيازى است كه در كلمه شما در آيه شريفه إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُموها أَنْتُمْ (اين‏ها نامهايى است كه شما آنها را نامگذارى كرده‏ايد) ذكر شده، و اما در مقام اظهار ذلت و اظهار فقر اثبات انانيت نكوهيده نيست، بلكه اصلا از باب اثبات انانيت نيست، مانند كلمه شما است كه در آيه شريفه: اى مردم شما نيازمندان به خدا هستيد آمده است، بلكه حفظ مقام عبوديت و توجه به نياز و تنگدستى اگر در حالت صحو دوم (صحو بعد از محو)(15)باشد خود يكى از تمام‏ترين مراتب انسانيت است.

چنانكه در روايت شريفه بنابر آنچه گفته شده به آن اشاره شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: برادرم موسى از چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى از چشم چپ نابينا بود، و اين منم كه هر دو چشمم بيناست.

پس بنا بر اين روايت، حفظ مقام كثرت در وحدت و وحدت در كثرت، براى احدى از انبياء مرسل ميسر نشده مگر براى خاتم پيامبران بالاصاله و براى اوصياء آن حضرت به تبعيت او؛ درود خداوند بر همه آنها باد.

دستور دعا كردن‏

اسْئَلُكَ) از تو سؤال مى‏كنم. سؤال اگر به زبان استعداد شد دست رد به سينه سائل نمى‏خورد و دعايش پذيرفته و مستجاب خواهد شد، زيرا فاعل و كسى كه خواسته را انجام مى‏دهد تمام و فوق تمام است و فيض آن حضرت، كامل و فوق كمال است و اگر فيض، ظهور ندارد و افاضه نمى‏شود از ناحيه نقصان استعداد است. پس اگر پذيرنده، استعداد پذيرش فيض را داشته باشد فيض الهى از خزينه‏هايى كه پايان ندارد و كمبودى در آنها ايجاد نمى‏شود و از معادن فيضى كه غير متناهى است و نقصان پذير نيست، بر او افاضه خواهد شد.

در حقيقت اخلاص‏

پس دعا كننده را سزاوار چنين است كه تا مى‏تواند باطن خود را منزه كند و آن را از آلودگى‏ها و ملكات پست تهى سازد تا دعايش از مرحله گفتار به مقام حال، و از مقام حال به لسان استعداد رسد و از ظاهر به باطن سرايت كند تا دعايش مستجاب گردد و به مقصدش نائل شود. پس كوشش كن تا مگر باطنت دعا كند و باطنت طالب باشد تا درهاى ملكوت بر قلبت گشوده شود و اسرار جبروت بر سرّت و ضميرت منكشف گردد و كشتى عقلت در درياهاى خير و بركات به حركت درآمده، به ساحل‏هاى نجات برسد و تو را از گردابهاى هلاك نجات بخشد و با دو بال (علم و عمل) از اين سراى تاريك و خانه هلاكت و بدبختى به عالم انوار پرواز نمايد. و مبادا در مقابل اين صفات حسنى و امثال عليا كه آسمان‏ها و زمين‏ها بر آنها استوار است و همه عوالم با نور آنها روشن است، رسيدن به شهوتهاى پست و لذتهاى فانى و پوسيده و غرضهاى حيوانى و كمالات چهارپايان و درندگان را در نظر داشته باشى، بلكه بايد در طلب كرامتهاى الهى و انوار عقلى و كمالات لايق مقام انسان به عنوان آنكه انسان است، باشى و بهشتى را كه به پهناى آسمان‏ها و زمين طلب كنى. تازه اين هم در ابتداى سير و سلوك است و گر نه نيكى‏هاى نيكمردان براى مقربين گناه محسوب مى‏شود. بنابراين، عارف كامل كسى است كه قلب خود را همچون هيولى كه هر صورتى را مى‏پذيرد آماده پذيرش هر صورتى سازد كه محبوب، آن صورت را به آن قلب بدهد و هيچ صورت و فعليّتى را از پيش خود مطالبه نكند، و از هر دو عالم بگذرد و به هر دو نشأه پشت پا زند، چنانكه عارف شيراز گويد:

در ضمير ما نمى‏گنجد به غير از دوست كس           هر دو عالم را به دشمن ده كه ما را دوست بس

و در جاى ديگر گويد:

نيست در لوح دلم جز الف قامت دوست           چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم

و اين است حقيقت آن اخلاصى كه در روايت به آن اشاره شده كه هر كس چهل روز براى خدا اخلاص از خود نشان دهد چشمه‏هاى حكمت از دل او بر زبانش جريان مى‏يابد. و در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه امير المؤمنين عليه السّلام مى‏فرمود: خوشا به حال كسى كه عبادت و دعا را براى خدا خالص كند، و دلش را به آنچه چشمش مى‏بيند مشغول نسازد، و ياد خدا را به آنچه گوشش مى‏شنود فراموش نكند، و به آنچه به ديگرى داده شده سينه‏اش اندوهگين نگردد.

پس مرگ بر بنده‏اى كه ادعاى بندگى كند آنگاه آقا و مولاى خود را به اسماء و صفاتى بخواند كه آسمان‏هاى ارواح و زمين‏هاى اشباح با آن اسماء و صفات استوار است، ولى خواسته‏اش شهوتهاى نفسانى و رذايل حيوانى باشد و تاريكيهايى را بخواهد كه روى هم انباشته شده است و رياست‏هاى باطل و دست باز و قدرت كامل در شهرها و مسلط شدن بر بندگان خدا خواسته او باشد.

تو را ز كنگره عرش مى‏زنند صفير           ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است؟

و اى خوشا به حال بنده‏اى كه پروردگارش را به خاطر خود او عبادت كند و خالص براى او شده باشد و بجز او منظورش نباشد و شهوتهاى دنيوى و مقامات اخروى را خريدار نباشد.

غلام همت آنم كه زير چرخ كبود           ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است


 



:: بازدید از این مطلب : 499
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

مراسم هفتگی هیئت مشتاقان کربلادرماه مبارک رمضان

زمان:یکشنبه 8/5/91         ساعت شروع:9:45شب

مکان:ملایر،میدان ولیعصر(عج)،حسینیه قرآن وعترت



:: بازدید از این مطلب : 626
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

امام صادق عليه السلام فرمود:
آنگاه كه روزه مى‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند.«يعنى از گناهان پرهيز كند.»
الكافى ج 4 ص 87، ح 1

حضرت زهرا عليها السلام فرمود:
روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.
بحار، ج 93 ص 295

امام على عليه السلام فرمود:
چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه از نمازش جز بيخوابى و سختى سودى نمى‏برد.
نهج البلاغه، حكمت 145

امام صادق عليه السلام فرمود:
هر كس كه در روز بسيار گرم براى خدا روزه بگيرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را مى‏گمارد تا دست‏به چهره او بكشند و او را بشارت دهند تا هنگامى كه افطار كند.
الكافى، ج 4 ص 64 ح 8; بحار الانوار ج 93 ص 247

اميرالمومنان على عليه السلام فرمود:

روزه نفس از لذتهاى دنيوى سودمندترين روزه‏هاست.

غرر الحكم، ج 1 ص 416 ح 64

امام على عليه السلام فرمود:

روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.

غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80


 


:: بازدید از این مطلب : 644
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

روزه خود را به هیچ وجه این گونه باز نکنید؟!

نوشیدن مایعات گرم اعم از چای یا آب جوش به همراه یک شیرینی طبیعی مانند کشمش یا 1عدد خرما بهترین روش برای باز کردن روزه است...



:: بازدید از این مطلب : 572
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

 

   گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
                                       
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن


گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
                                       
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
                                       
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم


گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
                                       
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن



گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
                                       
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن



گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
                                       
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن



گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
                                       
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه



گفتم رخت را از من واله مگردان
                                       
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان



گفتم به جان مادرت من را دعا کن
                                       
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن



گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم
                                       
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم



گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
                                       
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن



گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
                                       
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان



گفتم که شام تا دلها را سحر کن
                                       
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن



گفتم که از هجران رویت بی قرارم
                                       
گفتا که روز وصل را در انتظارم

 


 



:: بازدید از این مطلب : 574
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

پیام های تبریک ماه مبارک رمضان

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه

در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم..التماس دعا


 



:: بازدید از این مطلب : 665
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

ماه رمضان ماه خوبی ها

ماه رمضان نهمين ماه از ماههي قمري و بهترين ماه سال است. واژه رمضان از ريشه «رمض» و به معني شدت تابش خورشيد بر سنگريزه است//می‌گويند...


 



:: بازدید از این مطلب : 581
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

به گزارش  دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) ، استفتائات رهبر معظم انقلاب درخصوص روزه داری به شرح زیر است:


زن باردار و شیرده‏


س 745: آیا روزه گرفتن بر زن باردارى که نمى‏داند روزه براى جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟


ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلایى باشد، افطار بر او واجب است و در غیر این صورت واجب است که روزه بگیرد.


س 746: زنى که کودک خود را شیر مى‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را مى‏داده و در عین حال روزه گرفته است:


ج: اگر با وجود خوف از ضررى که داراى منشأ عقلایى است، روزه گرفته باشد و یا بعداً برایش معلوم شود که روزه براى وى یا براى جنین‏اش ضرر داشته، روزه‏اش صحیح نیست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت دیه جنین متوقف بر این است که ثابت شود فوت جنین مستند به روزه گرفتن وى است.


س 747: من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم که شیرخوار است. ان شاء الله تعالى بزودى ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر مى‏توانم روزه بگیرم ولى در صورت روزه گرفتن، شیرم خشک خواهد شد. با توجه به اینکه داراى بنیه ضعیفى هستم و کودکم هر ده دقیقه شیر مى‏خواهد، چه وظیفه‏اى دارم؟




:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

یک شرکت چینی از تولید "لاک ناخن اسلامی" خبر داد که قرار است در ماه مبارک رمضان به کشورهای اسلامی صادر شود.

به گزارش جهان به نقل از شفقنا یک شرکت چینی اقدام به تولید یک نوع لاک ناخن کرده که به آسانی پاک می شود و برای پاک کردن آن نیازی به ماده شیمیایی "آستون" نیست.


شرکت چینی تولید کننده لاک ناخن جدید، آن را "اسلامی" خوانده چرا که زنان مسلمانان هنگام وضو گرفتن می توانند این لاک را به آسانی از روی ناخن خود پاک کنند.


به گزارش پایگاه اینترنتی "الوفد" مصر، هم اکنون "لاک ناخن اسلامی" طرفداران زیادی پیدا کرده و قرار است در ماه مبارک رمضان وارد بازار دیگر کشورهای اسلامی شود.


 



:: بازدید از این مطلب : 536
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
شاید تا کنون برایتان سؤال شده باشد این برجستگی روی گنبد خضرای پیامبر چیست ؟

 

http://iran1414.ir/images/resized/images/00000cb0_300_300.jpg


درجریان تخریب قبور در راستای فعالیت وهابیون در مدینه ، یكی از وهابیون برای تخریب گنبد مطهر حضرت رسول (ص ) و برای بمب گذاری به بالای گنبد می رود كه ناگهان صاعقه ای با او برخورد می كند و او همان جا خشك می شود.

بعدها وهابیون هر كاری می كنند كه جسد این شخص را از آنجا جدا كنند نمی توانند و نا چار میشوند به این گونه كه مشاهده میكنید آن را پنهان كنند. از طرف دیگر هم مدعی شده اند که این برآمدگی برای امور اضطراری! در گنبد خضرای نبوی ایجاد شده است و از آن به عنوان «دریچه رحمت» برای نزول باران!! نام می برند.

منبع :امین ولایت


 



:: بازدید از این مطلب : 651
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

خبرگزاری فارس: زمان شیخ کلباسی در اصفهان خشکسالی می‌شود؛ مردم از شیخ می‌خواهند که نماز استسقاء بخواند و طلب باران کند. شیخ دستور می‌دهد مردم سه روز روزه بگیرند، حقوق واجبه خود را پرداخت کرده و رد مظالم کنند، سپس برای نماز بیایند.

خبرگزاری فارس: حکایت نماز باران آیت‌الله کلباسی

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیت‌الله محمد ابراهیم کاخکی خراسانی، مشهور به حاجی کرباسی (کلباسی) از علما و فقها شیعه و ساکن شهر دامغان بود. وی علاوه بر مرتبه علمی و تقوای، پدری مهربان برای مستمندان و بیماران بود، از محضر سید بحرالعلوم، شیخ جعفر کبیر و دیگر اساتید نجف درس گرفت؛ تا آنجا که خود صاحب کرسی تدریس و قلم تالیف شد، از جمله تالیفات  ایشان می‌توان از «اشارات» در اصول، «منهاج الهدایه» در فقه و «شوارع هدایت» در شرح کفایه نام برد.

سرانجام این عالم متقی پس از عمری خدمت به اسلام و مکتب تشیع، در تاریخ 1224 هجری شمسی دار فانی را وداع گفت و به سرای باقی شتافت، هم اکنون آرامگاه ایشان در اصفهان، مزاری معروف برای مومنین است.

*ماجرای غسال و آیت‌الله محمد ابراهیم کلباسی/ سوگند به مسائل

شیخ ابراهیم به اندازه‌ای در مصرف بیت‌المال دقت و احتیاط می‌کرد که اگر فقیری از او چیزی طلب می‌کرد، شاهد بر فقر او باید گواهی می‌داد، شیخ او را قسم می‌داد که دروغ نگویید و مستند را هم قسم می‌داد که مالی را که به تو می‌دهیم اسراف نکنی؛ پس از این خرج یک ماه به او می‌داد.

محدث قمی، بعد از نقل این ویژگی شیخ می‌نویسد: شخصی (خدمت مرحوم کرباسی) برای امر مهمی شهادت داد، آن جناب پرسید پیشینه تو چیست؟ عرض می‌کرد: من غسال هستم، مرحوم کرباسی احکام و مسایل غسل دادن را یک به یک از او سؤال کرد، غسال نیز پاسخ داد، در این هنگام غسال خود را به شیخ نزدیک‌تر کرد و گفت: وقتی مرده را به خاک می‌سپاریم، چیزی هم در گوشش می‌گوییم، شیخ پرسید: چه می‌گویید؟ غسال جواب داد، می‌گوییم: خوشا به حال تو که مُردی و برای ادای شهادت خدمت حاجی کرباسی نرفتی!

*نماز طلب باران

آیت‌الله آخوند ملا علی همدانی می‌فرماید: «زمان مرحوم شیخ کلباسی در اصفهان قحط باران می‌شود؛ مردم از شیخ می‌خواهند که نماز استسقاء خوانده، طلب باران کنند، ایشان دستور می‌دهند مردم سه روز روزه بگیرند، حقوق واجبه خود را پرداخت کرده و رد مظالم کنند، سپس برای نماز استسقاء بیایند، مردم نیز دستور شیخ را عمل کرده با روحانیتی خاص و با قلبی پاک به طرف محل نماز رهسپار می‌شوند.

در همین زمان مشاهده می‌کنند که امیر اصفهان کالسکه مخصوص فرستاده تا شیخ کلباسی را برای نماز بیاورند، ولی شیخ نمی‌پذیرد. آنها اصرار می‌کنند و شیخ امتناع، مرحوم کلباسی به آسمان نگاه کرده و می‌گوید: خدایا من به مردم گفتم خود را از مظالم دور کنید، اما استفاده از این کالسکه خود از مظالم است، مأموران امیر ناراحت شده به آزار، اذیت و نیش زبان زدن به شیخ می‌پردازند، از جمله می‌گویند: شما که برای نماز باران می‌روید، دامن‌هایتان را بگیرید که خیس نشود! ایشان رفت و نماز را خواند هنوز به منزل نرسیده بود که بارانی فراوان نازل شد و همان‌گونه که کوردلان گفته بودند مردم برای در امان ماندن دامن‌هایشان را با دست محکم می‌گرفتند.

*نقل مجلس فتحعلی‌شاه

وقتی فتحعلی شاه به دیدن حاجی آمد، نقلی در میان مجلس گذاشتند، ناگهان پرستویی در میان آن فضله انداخت، پادشاه گفت: «فضله مرغ نقل مجلس شد»، حاجی فرمود: «چون هوایی است، مال دیوان است!»، با توجه به واژه دیوان در این مصرع که معنی دولت از آن افاده می‌شود، می‌توان به پاسخ رندانه و طنزآمیز مرحوم کلباسی به فتحعلی شاه پی برد.


 



:: بازدید از این مطلب : 618
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

خبرگزاری فارس: علامه طباطبایی(ره) آن قدر زندگی محقرانه‌ای داشت که حتی اگر طلبه‌ای برای طرح سؤال به در خانه‌اش مراجعه می‌کرد، او را به داخل دعوت نمی‌کرد؛ این عدم دعوت علامت تعجب بزرگی بود که علامه بعدها به آن پاسخ داد.

خبرگزاری فارس: رابطه ملک 270 ساله علامه طباطبایی و سهم امام/ مهمانی که علامه به خانه راه نمی‌داد

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، علامه سید محمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر ارزنده «المیزان» و عالمی عارف بود، وی علاوه بر تبحر در فلسفه، تفسیر و کلام در بسیاری از علوم دیگر سرآمد بود، بعد از تحصیل مقدمات در زادگاهش تبریز، به نجف اشرف رفته و از محضر اساتید بزرگی هم چون آیات نایینی، کمپانی، اصفهانی و بادکویه‌‌ای بهره برد.

او زندگیش را صرف تحقیق و تدریس کرد و موفق به تالیف ده‌ها جلد کتاب و پرورش شاگردانی شد که همانند ستاره در عالم علم و معرفت می‌درخشند.

این عالم ربانی سرانجام در صبح یکشنبه هجدهم محرم الحرام سال 1402 هجری قمری برابر با بیست و چهارم آبان 1360 شمسی در سن 81 سالگی در شهر قم دیده از جهان فرو بست، مدفن شریفش در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) قرار دارد.

مردی بزرگ در خانه‌ای کوچک

«... ایشان می‌فرمودند: این سه درس فلسفه، اخلاق و تفسیر را شروع کردم، قیافه روحانی‌ای که تازه از روستا به شهر آمده را در ذهن خود مجسم کنید، با یک عمامه کرباسی سرمه‌ای رنگ چنین شخصی مدعی ایجاد انقلابی در یک حوزه است، چه اندازه امکانات مادی در اختیار دارد؟ نشانه‌اش یک منزل در اتاقی است که آن را در مقابل ماهی 80 ‌تومان اجاره کرده است، فرزند برومند آن مرد، در این جا حضور دارد و به خاطر دارد که در چه خانه کوچک و محقری بزرگ شده است، خانه‌ای که حتی مرحوم علامه نمی‌توانست دوستانش را در آن جا پذیرایی کند، چون از نظر امکانات بسیار محدود بود.

اوایل آشنایی با استاد از رفتارشان خیلی تعجب می‌کرد. گاهی مجبور می‌شدم به خاطر جواب گرفتن برای سوالی که برایم پیش می‌آمد، دو دست خود را بر دو طرف در گذاشته، سرشان را بیرون می‌آوردند و به سوال من گوش می‌دادند و پاسخ می‌گفتند، گاه این سوال برایم مطرح می‌شد؛ چرا استاد از من نمی‌خواهند که به داخل منزل بروم، بعدها که آشنایی من با ایشان بیشتر شد و گاهی اتفاق می‌افتاد که می‌توانستم به داخل منزلشان بروم، متوجه موضوع شدم، ایشان فرمود: اگر من کار کنم و روزی سی ریال مزد بگیرم، برای من گواراتر است از این که به خانه کسی بروم و اظهار حاجتی کنم و وابستگی به بیتی یا شخصیتی پیدا کنم.

مدت‌ها زندگی استاد از حق‌التألیف کتاب‌هایشان اداره می‌شد، سال‌ها مبالغ هنگفتی مقروض بودند و نزدیکان ایشان حتی دامادشان مرحوم قدوسی از این موضوع اطلاع نداشت، با آن وضع مادی و با آن امکانات بسیار محدود و در غربت و ناشناختگی می‌خواست تحولی عظیم در فرهنگ کشور و جهان اسلام ایجاد کند.

وضع معیشتی علامه طباطبایی(ره)

آیت‌الله سیدمحمد حسینی تهرانی، یکی از شاگردان علامه، درباره وضع معیشتی استاد می‌نویسد: «... ممّر معاش ایشان و برادرشان از کودکی، منحصر بود به یک قطعه زمین زراعی و قریه شادآباد تبریز که از نیاکان، به عنوان ارث منتقل شده بود، علامه می‌فرماید: این ملک 270 سال است که ملک مطلق آبا و اجداد ما بوده است و یگانه وسیله ارتزاق از راه کشاورزی است و اگر مورد غضب و تعدی واقع می‌شد، به کلی رشته معاش ایشان گسسته می‌شد و در مضیقه واقع می‌شدند.

ایشان به هیچ وجه سهم امام قبول نمی‌کردند و معلوم است که در صورت فقدان منافع فلاحت و زراعت که عایدشان می‌شد، وضع معیشت وی از یک طلبه ساده هم پایین‌تر می‌بود. چون آن طلبه، اگر چه از وطنش برایش مقرری نرسد، لااقل از سهم امام استفاده می‌کند، تازه آن منافع کشاورزی هم در صورت وصول فقط به اندازه تامین احتیاجات ضروری زندگی با نهایت صرفه‌جویی و قناعت بود.


 



:: بازدید از این مطلب : 613
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
خطبه پیامبر(ص) در روز آخر شعبان
به گزارش مشرق،سلمان فارسى رحمه الله نقل می کند که پیامبر خدا(ص) فرمود: «خطبنا رسول الله صلى الله علیه و آله فى آخر یوم من شعبان، فقال یا ایها الناس قد اظلکم شهر عظیم مبارک، شهر فیه لیلة خیر من الف شهر، جعل الله صیامه فریضة و قیام لیله تطوعا، من تقرب فیه بنافلة من الخیر کان کمن ادى فریضة فیما سواه، و هو شهر الصبر، و الصبر ثوابه، الجنه، و شهر المواسات و شهر یزاد فى رزق المؤمن، و شهر اوله رحمة،و اوسطه مغفرة، و آخره عتق من النار، و هو للمؤمن غنم و للمنافق غرم‏» (1)

ماه رمضان براى مؤمن سود و براى منافق خسران است

حضرت سلمان فرمود: در روز آخر شعبان پیامبر(صلى الله علیه و آله) براى ما خطبه‏اى در فضیلت ماه رمضان قرائت فرمود: و در خطاب خویش به ما فرمود: اى مردم براستى سایه افکنده بر سر شما ماه بزرگ مبارکى، ماهى که در او شبى است که از هزار ماه بهتر است، که خداوند روزه‏اش را فرض و واجب نموده، و به پا داشتن عبادات شبش را به طور استحباب مقرر فرموده است، کسى که تقرب بجوید به خداوند،به انجام نافله خیرى، مثل آن است که در غیر ماه رمضان فریضه‏اى انجام داده باشد، و این ماه ماه صبر است، و صبر هم اجر و ثوابش بهشت است.

و ماه روزه، ماه مواسات و برابرى است، و ماهى است، که رزق مؤمن در او زیاد مى‏گردد، و ماهى است که اولش رحمت و وسطش مغفرت و آمرزش، و آخرش آزادى از آتش جهنم است، و این ماه براى مؤمن بهره و منفعت است، و براى منافق خسارت و ضرر.

منبع: مستدرک الوسائل مرحوم نورى نقل از وقایع الایام، ص 436٫


 



:: بازدید از این مطلب : 632
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
مدیر مدرسه شهابیه جامعة­المصطفی، با اشاره به غنای فرهنگی و معارف عمیق و ناب شیعی و تاثیر گذاری آن بر ملت ها، دو خاطره خواندنی از شیعه شدن دو تن از علمای اهل تسنن را بازگو کرد.


به گزارش «شیعه نیوز» ، حجت­ الاسلام والمسلمین اعتمادی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با اشاره به تحصیل طلاب غیر ایرانی در مدرسه شهابیه جامعة­المصطفی ، به نقل دو خاطره خواندنی از شیعه شدن دو تن از طلاب این مدرسه که در گذشته سنی مذهب بوده اند پرداخت و گفت: همسر یکی از طلبه­های مدرسه که در گذشته از اهل سنت بود، مریضی سختی گرفته بود؛ به گونه­ای که هیچ یک از پزشکان متخصص­ کشورش نتوانستند کاری برای بهبودی او انجام دهند.

* عنایت آقا علی­ بن موسی­الرضا(ع)

وی ادامه داد: یکی از دوستان این طلبه به او یادآور می­گردد که پزشک حازقی به نام علی­ بن موسی الرضا(ع) در مشهد مقدس ایران می­شناسم و او را تشویق به این مسافرت می­نماید و او نیز همراه همسرش به مشهد مقدس سفر کرده و در حرم مطهر امام رضا(ع) حاضر می­­گردد و به امام(ع) عرض می­کند" اگر مذهب شما بر حق است، خانمم را شفا دهید".

حجت­الاسلام والمسلمین اعتمادی اضافه کرد: این طلبه کنونی جامعة­المصطفی می­گوید که بعد از چندی دیدم که حال خانمم رو به بهبودی نهاد و سلامتی خود را به دست آورد؛ او بعد از این ماجرا، با توجه به تسلطی که به زبان عربی داشت، درحقانیت مذهب تشیع تحقیق می­کند و شیعه می­گردد.

مدیر مدرسه شهابیه جامعة‌المصطفی، با اشاره به تنفر این طلبه از وهابیت و تبلیغ­های سوئی که علیه اسلام ناب در جهان ارائه می­دهند، ابراز داشت: آرزوی این طلبه این بود که در روز قیامت از خداوند متعال بخواهد که او را در مقابل سردمداران وهابیت قرار دهد و به آنها بگوید که چرا بیست سال از عمر من را تلف کردید و مرا از راه حق غافل نمودید.

* رویایی که به حقیقت پیوست

وی طلبه دیگری که در این مدرسه حضور دارد را مورد توجه قرار داد و گفت: طلبه ای که در این مدرسه علمیه وجود دارد که در گذشته از عالمان وهابی کشورش بود و قبل از حضور در جامعه­المصطفی، در چند رشته مانند کامپیوتر، مدیریت، زبان انگلیسی، فرانسوی و عربی تحصیل کرده بود.

حجت­الاسلام والمسلمین اعتمادی افزود: او در جلسه­ای به امام خمینی(ره) جسارتی نمود و به ایشان نسبت انحراف­کننده ای داده بود، اما همان شب، امام(ره) را در خواب می­بیند که او را از مشکلی نجات می­دهد و او را هدایت می­کند.

مدیر مدرسه شهابیه جامعة­المصطفی اضافه کرد: فردای آن روز، یکی از طلاب سوری نزد او می­آید و او را برای تحصیل علوم دینی به سوریه دعوت می کند؛ او نیز با این که در گذشته در نظر داشت برای تحصیل علوم دینی به عربستان برود، با خیال این که تحصیلات تکمیلی اعتقاد راسخ به آرمان­هایش  را بیشتر می کند  و کسی یا گروهی نمی تواند او را از مسیرش منحرف کند، سوریه را برای تحصیلاتش انتخاب می­کند.

وی با اظهار این که این فرد در سوریه کتاب های شیعی را مطالعه می­کند و شیعه می­شود و رویای او به حقیقت می پیوندد، افزود: اکنون، این طلبه المصطفی چندین جلد کتاب به زبان­های مختلف نوشته است و 50 نفر از دانشمندان کشورش را به معارف غنی، ناب و عمیق شیعی هدایت  کرده است و از نخبگان المصطفی نیز محسوب می شود.


 



:: بازدید از این مطلب : 655
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 30 تير 1391 | نظرات ()