نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
حاج منصور گفت: بدن نازنين، مثل بلور و شيشه بود. آرام هم بدن را شستيم و غسل كرديم. عجيب بود، دست ايشان را كه براي شست‌وشو بالا مي‌آورديم و كنار بدن قرار مي‌داديم، دست آرام آرام دوباره روي سينه برمي‌گشت. ما علم كمي داريم، اما ديگران كه علمي بالاتر از ما دارند، مي‌گويند بدن كه خشك مي‌شود، به همان حالت مي‌ماند ولي اين بدن نرم بود.
به گزارش خبرآنلاین، توفيق تغسيل آيت‌الله مشكيني در حسينيه فاطميون تهران را حاج منصور ارضي مداح با اخلاص اهل‌بيت (ع) داشته و خاطره‌ وي از حالت جسد آن فقيه مجاهد نيز خواندني و جزو ناگفته‌هاست. حاج منصور كه خود از مداحان پرسوز و گداز و در عين حال صريح است، هم در باب حالات اخلاقي و بكاء آيت‌الله مشكيني گفتني‌هايي دارد و هم در مورد صراحت و شجاعت ايشان.

آيت‌الله مشكيني يك فقيه جامع‌الاطراف بود، اين‌گونه افراد در ميان علما نيز قليل هستند، قبول داريد؟

يك مسيري كه بناست‌ طي شود براي رسيدن به مقصد، راه‌هاي مختلفي وجود دارد. در ميان علما نيز گاهي مثلاً يك عالمي اخلاق علمي دارد، فاضل كامل هم هست، شهرت هم دارد، مريد هم زياد دارد كه البته اين، اراده خداست، البته كار به جايي مي‌رسد كه اراده عارف و عالم و زاهد و سالك الي‌الله آن قدر زيبا مي‌شود كه مي‌شود اراده ‌الله و از خدا مي‌خواهد كه اصلاً مشهور نشود.

آيت‌الله بهجت تا وقتي از دنيا نرفته بود، يك عده كمي نسبت به ايشان شناخت داشتند، البته يك عده‌‌اي هم شاگرد ايشان بودند، ولي يك مسير به‌خصوصي مال خودش بود و با خودش هم آن را برد، اما وجودش براي انقلاب، براي جامعه، براي شهر قم خيلي مؤثر بود. هر كدام از علماي بزرگ ما سير و سلوكي دارند. اگر آدم بخواهد اينها را بگويد، كتاب‌ها مي‌شود و ما هم كه خودمان جاهليم، جاهل به مسئله، نه جاهل به اين وجودهاي نازنين. شما نگاه كنيد كساني كه من ديده‌ام استاد من هم بوده‌اند و از دنيا رفته‌اند، درس اخلاق كه مي‌دادند، شاگردان و مريدان زيادي داشتند ولي يكسري را هم ما ديديم كه با اينكه درس اخلاق داشتند، موقع جان دادن‌شان، در خلوت از دنيا رفتند. نمي‌شود گفت غربت، بلكه خلوت. يكي از اين بزرگواران آيت‌الله مشكيني ‌(رحمه‌الله عليه)‌ بود. البته توفيق بود كه از دفتر مقام معظم رهبري آقاي محمدي‌گلپايگاني توسط واسطه‌اي به من گفت بدن ايشان را تغسيل دهيد.

پس علت اينكه شما بدن آيت‌الله مشكيني را غسل داديد، همين توصيه بود؟

بله، بدن ايشان را به حسينيه فاطميون در خيابان مجاهدين آوردند. ايشان در اثر مريضي نحيف شده بودند. شاگردي هم داشتند كه اسمش يادم رفته و بسيار مقيد بود كه همه كارها درست انجام و همه مسائل كاملاً رعايت شوند. بدن نازنين، مثل بلور و شيشه بود. آرام هم بدن را شستيم و غسل كرديم. عجيب بود، دست ايشان را كه براي شست‌وشو بالا مي‌آورديم و كنار بدن قرار مي‌داديم، دست آرام آرام دوباره روي سينه برمي‌گشت. ما علم كمي داريم، اما ديگران كه علمي بالاتر از ما دارند، مي‌گويند بدن كه خشك مي‌شود، به همان حالت مي‌ماند ولي اين بدن نرم بود. بعضي از بدن‌ها را كه مي‌شوييم، سنگين هستند، اما ايشان كانه با ما همراهي مي‌كرد. عده زيادي هم آنجا نبودند.

چند نفر از فاميل‌ها بودند. خيلي غريبانه. يادم هست مرحوم استاد خودم، مرحوم آشيخ محمود نجفي را كه مي‌شستيم، بالاي سرش قيامتي بود و خيلي گريه‌كن داشت. در ميان ائمه هم همين‌طور است، مثلاً امام حسن (ع) زياد گريه‌كن ندارد، ولي امام حسين (ع) و امام موسي‌بن جعفر (ع)، زياد گريه‌كن دارند. انگار يك راه و يك رسم است. يك كسي هميشه بايد غريب باشد.

آيت‌الله مشكيني يك معلم اخلاق بود. الان كه تلويزيون يا راديو معارف درس‌هاي ايشان را پخش مي‌كند و انسان گوش مي‌كند، متوجه مي‌شود كه چه شخصيت ارزشمندي دارد.
با اينكه علمش را داشت و قريب‌المرجع بود، نه قريب الاجتهاد، بلكه در حد مرجعيت بود اما عجيب متواضعانه نسبت به امام و مقام معظم رهبري برخورد مي‌كرد، در هر سمتي هم كه بود متواضعانه و خاشعانه رفتار مي‌كرد. اين صفت اولياي خداست كه اصلاً خودبيني ندارند. نسبت به همه تواضع مي‌كرد. از نظر علمي هم كه بايد از علما بپرسيد كه اين مرد چقدر توانا بود.

چرا اين مراتب علمي و اخلاقي آيت‌الله مشكيني آن‌طور كه بايد و شايد براي جامعه شناخته شده نيست؟

عرض كردم، اين غربت را برخي خودشان انتخاب مي‌كنند. شايد هم مثل بعضي از علما باشد كه ۱۰۰ سال، ۲۰۰ سال ۵۰۰ سال پيش از دنيا رفته‌اند و اكنون از آنها تحليل مي‌شود، يعني بايد زمان بگذرد تا اين گنجينه‌ها شناخته شوند.

آيت‌الله مشكيني در جبهه‌هاي دفاع مقدس نيز حضور فعالي براي روحيه دادن به رزمندگان داشته‌اند.

ايشان خيلي وقت‌ها در اتاق جنگ بود و دعا مي‌كرد. ما هر موقع برخورد مي‌كرديم، هم حال مناجات داشت، هم حال امام زماني. عجيب با امام زمان (عج) رفيق بود. خيلي از آقايان اين توجه را ندارند، شايد هم ابراز نمي‌كنند، اما ايشان هم توجه داشت و هم ابراز و اعلام مي‌كرد و هم خودش واقعاً مخلص بود. در جبهه هم همين‌طور بود. چند تا از روحانيون بودند كه هميشه در جبهه‌ها بودند و دعا مي‌كردند.

‌ حال بكاء خوبي هم داشتند.

بله، برخي افراد غرق در بكاء هستند، اما ايشان خود بكاء شده بود، ولي به هر حال، اين رسم نيست كه شاگرداني كه از ايشان استفاده كرده‌اند، جداگانه نيايند و تجليلي از ايشان بكنند. اين همه در حوزه مجله و نشريه داريم، چرا بايد ايشان اين‌قدر غريب بماند؟

‌نكته مهم اين است كه در عين زهد و تقوا صراحت ايشان هم خيلي عجيب بوده. مثلاً قبل از انقلاب جزو كساني بود كه پيگير اعلاميه مرجعيت امام بود و در آن قضيه پيش‌قدم مي‌شود يا در قضيه شهيد جاويد بالاخره نظرشان را اعلام مي‌كنند، درحالي كه خيلي‌ها اعلام نمي‌كردند. بعد از انقلاب بالاخره چون از قبل از انقلاب با آقاي منتظري هم رده و همه جا با هم بودند، اما سر قضيه عزل از قائم مقامي صريح نظرشان را مي‌گويند يا در قضيه آغاجري اعلاميه جامعه مدرسين عليه سازمان مجاهدين را امضا و منتشر كردند. برخي معتقدند كساني كه در اين سطح و جايگاه هستند، بايد گوشه حجره بنشينند و از آبروي‌شان هزينه نكنند، درحالي كه همان‌طور كه شما هم اشاره كرديد، در حد مرجعيت بود.

يكي از نكات جا افتاده و غلط اين است كه كساني كه سير اخلاقي دارند، يك مقداري گوشه‌نشين هستند. ايشان معلم اخلاق بود، داراي ولايت بود و همه چيز داشت، اما مي‌جنگيد و از آبروي خودش خرج اسلام مي‌كرد و برايش هم مهم نبود كه چه خواهد شد. مبارزي كه معلم اخلاق باشد، مگر چند تا داريم؟ ‌مثل شهيد دستغيب «رحمه‌الله عليه»، شهيد مدني، اسم نمي‌برم نه اينكه نبوده و الان هم نيست، ولي آدمي را مي‌شناسم كه از نظر فكري و اخلاقي خيلي بالاست ولي اصلاً راه نمي‌دهد و گره مردم به وسيله او باز نمي‌شود. اما آيت‌الله مشكيني چه قبل و چه بعد از انقلاب روحيه مبارزه داشت، ‌مثلاً بايد با بي‌حجابي بجنگد، نمي‌جنگيد يا اگر مسئولي در مملكت ناجور بود، مي‌رفت در نماز جمعه مي‌گفت. الان بعضي‌ها نمي‌گويند، چه در قم باشند، چه در جاهاي ديگر، ولي واقعاً نمي‌گويند، مي‌ترسند. مصلحت‌انديشي مي‌كنند. ايشان حرفي را كه بايد مي‌زد، مي‌زد. خيلي صريح و شجاع و در عين حال غريب بود.

نكته‌اي كه در ايشان بسيار بارز است، ولايت‌پذيري ايشان است كه با آن مراتب علمي كه بسياري از فضلاي حوزه در دهه‌هاي ۳۰ و ۴۰ جزو شاگردان ايشان بودند، ولي بعد از رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي طوري عمل مي‌كند كه گويا ايشان مريد است و آقا مرادند. در حالي‌كه اين آفت امروز ماست كه برخي از افراد تا اقبالي به آنها مي‌شود، سريع طغيان مي‌كنند و غرور آنها را مي‌گيرد.
بله، اينها هم هست. خودتان مي‌دانيد و مي‌نويسيد. من بگويم چه اثري دارد؟ ولي براي خودم بايد اثر داشته باشد. كلمات شما براي من درس است كه ولايت‌پذيري امثال ايشان چقدر است. نگاه مي‌كنيم ايشان يك وقتي معلم بوده، ‌آخر سر مي‌شود شاگرد، آن هم يك شاگرد حرف‌گوش‌كن. اينها درس است. متأسفانه خود من حتي از ايشان درس نگرفتم. يك چيزهايي را نمي‌توانم بگويم، چون اگر بگويم شعار است، خودنمايي است. بايد اول خودم عمل كنم.

خلاصه‌اش اينكه ما توقع‌مان اين است كه در مورد ايشان بزرگان ديگر صحبت كنند، شاگردان ايشان در هر مقامي كه هستند صحبت كنند و البته اگر اراده خدا باشد، همچنان در غريبي مي‌ماند. من به اينجا رسيده‌ام كه ايشان در غريبي مي‌ماند. اين اراده خداست.

‌ مراتب فدايي ولايت شدن چيست؟ يك وقت آدم مي‌گويد من ولايت‌پذير هستم، اما در عمل كجا بايد اين ادعا را سنجيد؟

فدايي ولايت شدن سخت است، يعني خراب شدن، يعني حتي نزديك‌ترين رفيق و خانواده‌ات به تو بي‌احترامي و بي‌اعتنايي كند، بگويد چرا اين كار را كردي؟ چه كسي تحويلت گرفت؟‌اما تو دفاع از دين كردي. يك جايي هست كه ديگر بايد فدايي شوي، يعني نيست بشوي و هيچ اسمي از تو باقي نماند. بقيه‌اش دست خداست كه بلند شوي يا نشوي. ايشان اين‌طوري بود.

آيا اين مرحله را بايد خود فرد تشخيص بدهد كه الان وقت فدايي شدن من هست يا نيست؟

خود فرد زماني تشخيص مي‌دهد كه خداوند به او بصيرت بدهد. خود فرد در عين حال كه بنده است، در اثر بندگي زياد و رعايت اخلاق كه نمونه‌اش آيت‌الله مشكيني رحمه‌الله عليه بود، خداوند به او بصيرتي را عطا مي‌كند كه يقين دارد اين راهي را كه دارد مي‌رود، كشته مي‌شود، ولي كارش را انجام مي‌دهد و فريادش را مي‌زند، چه بخواهد دوست يا غريبه بدش بيايد يا خوشش بيايد اما در اثر اين كار و جهاد و فدا شدن، عده‌‌اي بيدار مي‌شوند. يكي از كساني كه عاشق اين بود كه حوزه تغيير كند، از زير بنا متحول شود و چيز نويي و ساختار خوبي دربيايد، يكي از بنيانگذاران اين تفكر، ايشان بود.

حوزه الان چه چيزي كم دارد؟ آيت‌الله مشكيني قبل از انقلاب درس‌هاي سخت حوزه مثل رسائل را خلاصه مي‌كند. اين از نظر شكلي است. از نظر حركت اجتماعي هم كار سياسي مي‌كند و از هيچ كس هم نمي‌ترسد. اما نياز امروز حوزه‌هاي علميه چيست؟

مقام معظم رهبري همه حرف‌ها را زده‌اند، بنابراين اينكه امثال من در اين موضوع بخواهيم صحبت كنيم، خنده‌دار است، ولي خلاصه كلام اينكه هر تحولي كه در حوزه عملياتي بشود، به درد خود حوزه مي‌خورد. متأسفانه من كه درس حوزه نخوانده‌ام، ولي ما در كار خودمان كه مداحي است، مي‌رويم و ابراز مي‌كنيم، از سران حوزه خواهش مي‌كنيم كه واعظ و سخنران بايد اين مداحي را هم ‌ ياد بگيرد، اغلب واعظان، صداي خوبي هم دارند، پس بياييد يك درس را هم در حوزه به آموزش مداحي اختصاص دهيد، اما اغلب مخالفت مي‌كنند و مي‌گويند كه وقت حوزه را نگيريد.

برخي هم كه اساساً نفي مي‌كنند.

حوزه نيروي عملياتي مي‌خواهد. در نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات مي‌گويند نيروي عملياتي كارساز است، نيروي زبده، ‌ورزيده، جنگنده، دوره‌هاي سخت عملياتي ديده. در علوم همين‌طور، در صنايع جديد نانو و هسته‌اي همه مي‌گويند بايد نيرو عملياتي باشد و در كنار تئوري، آزمايشگاهي و عملياتي وارد ميدان شود. از كساني كه خودشان مدرج هستند، شنيده‌ام كه حالا ديگر هر كس توان عملياتي‌اش بالا باشد، به او درجه مي‌دهند. ديگر كسي از سرهنگي، بي‌جهت تيمسار نمي‌شود. در حوزه هم بايد اين‌طوري باشد. حوزه مقدس‌ترين مكان ديني ماست، حوزه نتيجه حسينيه‌هاست، حوزه نتيجه مساجد پاك است، نه مساجد ضرار‌. حوزه جايگاه نور علي نور است. حوزه مظهر محبوبتاً في ارضك و سمائك است.

حوزه را در آسمان‌ها دوست دارند و مراقب آن هستند. اينجا تنها سنگري است كه نتوانستند به آن خدشه وارد كنند. دانشگاه را توانستند، هنوز دارند درس‌هاي منحرفين غربي يا داخلي را ارائه مي‌دهند و تا دانشگاه‌ها و دروس آنها اسلامي بشود خيلي كار دارد. اما حوزه هزار پايه بالاتر رفته، پس حوزه جاي منزهي است، جاي من بي‌سروپا هم نيست، اما بايد براي شاخه‌هاي مختلف باز هم فكر شود كه چگونه مي‌توان بهتر شد، مثلاً در همين كار ما يعني مداحي، چگونه مي‌توانيم در كنار يك عالم واعظ، نوكر امام حسين (ع) هم باشيم. شما نگاه كنيد مصيبت خواندن علماي بزرگ مثل آيت‌الله مشكيني چه شكلي بوده، مصيبت خواندن آقا را ديده‌ايد كه چقدر لطيف مي‌خوانند.

نكته‌اي كه قبل و بعد از انقلاب در آيت‌الله مشكيني مي‌بينيم اين است كه ايشان ابايي ندارند از اينكه اگر در موردي، خطايي شده، موضع‌گيري صريح كنند، مثلاً در قضيه آقاي سيدكاظم شريعتمداري و حزب خلق مسلمان، باز جامعه مدرسين با امضاي ايشان آمد و اعلاميه داد كه ايشان ديگر مرجع تقليد نيست، قضيه آقاي منتظري هم همين‌طور. بالاخره اينها آدم‌هاي كوچكي كه نبودند، ولي ايشان ابايي ندارد و بعد از اين موضع‌گيري‌ها هم حالت مغبون و سرخورده و گوشه‌گير نداشت. باز يكي از نيازهاي امروز ما همين است كه ما مثلاً يك راهي را مي‌رويم و بعد مي‌بينيم آنچه مي‌خواستيم نشد، مي‌مانيم كه چه كنيم.

راه اولياي خدا همين است كه گفتيد. يكي را تأييد مي‌كني، بعد مي‌بيني توزرد درآمد. با عقل، با بصيرت و با مبنا هم تأييد كرده بودي، اما اگر مشخص شد كه اين فرد از ابتدا فريبكار بوده و با ظاهرسازي نقش بازي كرده يا نه، در آن زمان كه او را تأييد كرديد، سليم‌النفس بوده اما در ادامه مسير، دچار لغزش شده، بايد اعلام كرد، به‌ويژه همان كساني كه تأييد كرده و در ايجاد حسن ظن براي او مؤثر بوده‌اند، وظيفه بيشتري دارند، آنها بايد جلوي سوء استفاده از آن حسن ظن ايجاد شده در مسيرهاي نادرست را با موضع‌گيري صريح و به‌موقع خود بگيرند. آيت‌الله مشكيني «رحمه‌الله عليه» شيوه‌اش اين بود.

براي اينكه انسان حاضر باشد، چنين كاري بكند، قاعدتاً بايد وابستگي به دنيا هم نداشته باشد. چون به هر حال، اعتبار خودش هم ممكن است با محاسبات مادي در معرض خطر قرار بگيرد.

آيت‌الله مشكيني حقيقتاً ذره‌اي وابستگي به دنيا نداشت. «صائناً لنفسه» كه مي‌گفت عجيب بود، خودش تكان مي‌خورد. نگاه نمي‌كرد كه مردم دارند به منبرش گوش مي‌دهند. انگار مثل اينكه خودش را نسبت به اين جمله مسئول مي‌دانست.


 



:: بازدید از این مطلب : 600
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
سازمان حج و زیارت توزیع ادکلن‌های کشنده در میان زائران عتبات عالیات عراق را تکذیب کرد؛ ولي در عين حال، از زائران ايراني خواست تا به توصيه‌ها و تذكرهاي كارگزاران زيارتي و مديران كاروان‌ها توجه كنند.
به گزارش ایسنا، چندماه پيش اطلاعیه‌ای از سوی برخی اداره‌های حج و زیارت استان‌ها در اختیار کارگزاران زیارتی قرار گرفت که در آن آمده بود: «گزارش‌های واصله حاکی است تشکیلات القاعده در استان «المثنی» عراق نوعی ادکلن موسوم به «lovely» را که حاوی گاز کشنده است، توزیع کرده است که فرد با استشمام آن بعد از چهار روز کشته می‌شود و به این عبارت معروف است (بس شمه) یعنی فقط استشمام کن. به قرار مسموع (شنیده) تا کنون 18 نفر خارجی از این طریق کشته و 35 نفر نیز در بیمارستان‌های عراق بستری شده‌اند. این ادکلن در بازار و در مناطق پرازدحام بغداد و دیگر شهرهای عراق به‌وفور موجود است و به‌فروش می‌رسد. با توجه به این‌که احتمال خرید این ادکلن توسط زائران عتبات عالیات وجود دارد، در جلسات توجیهی قبل از سفر موضوع را به‌نحو مقتضی به زائران اطلاع‌رسانی کنند.»

اين اطلاعيه از سوي حراست سازمان حج و زيارت در اختيار اداره‌هاي حج استان‌ها قرار گرفته بود تا از اين طريق، كارگزاران زيارتي و همچنين زائران ايراني را آگاه كنند.

اما حالا پس از گذشت چندماه از انتشار اين اطلاعيه، بنیامین شکوه‌فر ـ مدیرکل حوزه‌ي ریاست و مدیر روابط عمومی سازمان حج و زیارت ـ به خبرنگار ايسنا مي‌گويد: با توجه به پيگير‌ي‌هاي صورت‌گرفته، تا کنون گزارشي از اين موضوع و خطري كه اين‌گونه زائران را تهديد مي‌كند، نداشتيم و کماکان مشکلی نبوده است و زائران ایرانی هم تا اين لحظه مشکلی نداشته‌اند.

او در عین حال که این موضوع را در حد يك شایعه مي‌داند و آن را تكذيب مي‌كند، به زائران هم توصیه مي‌كند كه حتما به توصیه‌ها و تذکرهای مدیران کاروان‌ها و کارگزارن زیارتی توجه کنند.

وی همچنین از متقاضیان سفر به عتبات عالیات درخواست مي‌كند كه از تردد آزاد به کشور عراق خودداری کنند و حتما در قالب کاروان‌های زیرمجموعه‌ي سازمان حج و زیارت براي اين سفر اقدام کنند.


 



:: بازدید از این مطلب : 592
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

خبرگزاری فارس: یکی از مراجع تقلید قم در نامه سرگشاده‌ای خطاب به علمای جهان اسلام خواست سکوت خود را نسبت به کشتار مسلمانان در کشورهای اسلامی بشکنند.

خبرگزاری فارس: نامه سرگشاده آیت‌الله مکارم شیرازی به علمای جهان اسلام

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی ظهر امروز در جلسه تفسیر قرآن در حرم مطهر حضرت معصومه(س) در ادامه تفسیر آیات سوره احزاب گفت: در میان عرب جاهلی معمول بوده بچه‌های دیگران را گرفته و یا فرزند خود را به دیگران می‌سپردند و مسئله فرزندخواندگی رواج داشته است.

این مرجع تقلید افزود: قرآن کریم فرمود این فرزندخوانده‌ها فرزندان نسبی شما نیستند و بچه‌های نسبی آنهایی هستند که از نطفه شما متولد شده و نباید اینها را فرزند واقعی خود بدانید.

وی با اشاره به اینکه مسئله فرزندی و پدر و مادر بودن لفظی و قراردادی نیست، ادامه داد: در دنیای امروز نیز زورگویان دنیا که اهل منطق نیستند بسیاری از چیزهایی که واقعیت نیست را به صورت قراردادی درآورده‌اند. آمریکا می‌گوید فلان گروه امروز در لیست تروریست‌ها قرار دارد و فردا هم می‌گوید چون با ما قول و قراری گذاشتند از لیست ما خارج شدند.

آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به جنایات تروریست‌ها و کشتار مردم بی‌گناه اضافه کرد: مگر جنایات اینها با قرارداد شما حذف می‌شود، این سخن‌ها از حرف‌های بی‌منطقی است که در دنیای امروز رواج دارد.

وی با اشاره به اینکه فرزندخواندگی و پذیرفتن فرزند از مراکز برای بزرگ کردن اشکالی ندارد، اظهار کرد: البته باید در مسئله شیرخوارگی شرایطی فراهم شود که محرمیت رضایی ایجاد شود.

این مرجع تقلید در ادامه با اشاره به اینکه کودک گاهی از سن شیرخوارگی رد شده‌ است، یادآور شد: می‌توان در این زمینه با برخی شرایط زمینه محرمیت را فراهم کرد.

وی با اشاره به اینکه گاهی اوقات راه محرمیت بسته می‌شود و مجبور هستند به صورت نامحرم با این کودک زندگی کنند، گفت: مشکل مهم در زمانی پیش می‌آید که می‌خواهند اسم کودک را در شناسنامه آقا بنویسند و گاهی اوقات بهزیستی شرط می‌کند که نام فرزندخوانده را در شناسنامه بنویسند ولی این کار اشتباه است چرا که نسب به هم می‌خورد و در آینده مشکلاتی به وجود می‌آید.

آیت‌الله مکارم شیرازی گفت: نباید مسئله نسبت را به هم ریخت، دگرگون کرد و تغییر داد، برای اینکه نسب در اسلام احکام بسیار زیادی دارد و مسئله قراردادی نیست.

استاد حوزه علمیه قم افزود: هنگامی که به زندگی عرب جاهلی نگاه کنیم می‌بینیم که خرافات زیادی در میان آنها بوده است و اگر این خرافات جمع شود یک کتاب می‌شود.

وی با اشاره به یکی از موارد خاص اعراب جاهلی در زمان حج بیان کرد: حج در زمان جاهلیت به صورت خیلی ساده انجام می‌شد و یکی از خرافات این بود وقتی محرم می‌شدند می‌گفتند که از درب خانه با لباس احرام نمی‌توانند وارد شوند و آیه قرآن نازل شد که در حال احرام هم از درب خانه وارد شوید.

آیت‌الله مکارم شیرازی دیگر خرافه عرب جاهلی را بت پرستی دانست و یادآور شد: آنها از بتی که با دست خود ساخته حاجت می‌طلبیدند و گاهی پسر خود را جلوی این بت قربانی می‌کردند.

وی با اشاره به نامه سرگشاده خود به مفتیان کشورهای بزرگ اسلامی و علمای آنها و انتقاد از سکوت ایشان در برای کشت و کشتارهایی که در کشورهای اسلامی به دست مسلمانان صورت می‌گیرد، افزود: چرا اینها ساکت نشسته‌اند، چرا فریاد بر نمی‌آورند؟ تمام تاریخ اسلام را نگاه کنیم در هیچ زمانی این قدر مسلمان به دست مسلمان کشته نمی‌شد، دشمنان نشسته‌اند و شادی می‌کنند.

استاد حوزه علمیه قم خطاب به مفتیان و علمای مذاهب اسلامی تاکید کرد: از مشکلات عظیم امروز جهان اسلام آگاهید و می‌دانید در هیچ زمانی در طول تاریخ اسلام کشتار بی‌رحمانه مسلمانان توسط یکدیگر مانند امروز نبوده است.

وی با اشاره به اوضاع کشورهای اسلامی افزود: در کشور عراق در یک روز 16 انفجار هولناک با بیش از 300 کشته و مجروح رخ داد و همه روزه در مقیاس‌های مختلف این جنایات باز هم تکرار می‌شود و در سوریه مزدورانی از سوی اسرائیل و برخی کشورهای متعصب اسلامی به این کشور اعزام شده و با عنوان ارتش آزادی بخش برادر کشی عجیبی در سوریه به راه انداخته‌اند.

آیت‌الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: همه روزه پیروان مذاهب مختلف اعم از شعیه و سنی پیکرهای قطعه قطعه شده مسلمانان را که به روی زمین می‌ریزد مشاهده می‌کنند، در حالی که دشمنان اسلام در اروپا، آمریکا و اسراییل شادی کرده و کف می‌زنند.

وی بیان کرد: با اینکه همه می‌دانیم اسلام دین رحمت و رافت بوده و قرآن کتاب آسمانی ما تمام مسلمانان را به محبت و برادری دعوت کرده است، این گروه‌ها با فجیع‌ترین صورت برادران مسلمان را به بهانه‌های واهی می‌کشند و هولناک‌ترین ضربه را بر پیکر اسلام و قرآن وارد می‌کنند؛ اینها اسلام را آیین خشونت معرفی کرده جلوی پیشرفت اسلام را در جهان می‌گیرند.

استاد حوزه علمیه قم گفت: آیا شما علمای اسلام چنین کشت و کشتاری را در تاریخ سراغ دارید؟ چرا ساکت و خاموش نشسته‌اید و فریاد نمی‌کنید؟ همه می‌دانیم دست دشمنان اسلام و مزدوران در کشورهای اسلامی از جمله سوریه، افغانستان و همه جا پشت صحنه در کار است.

وی یادآور شد: از همه عجیب‌تر اینکه در میانمار دشمنان اسلام فرصت را غنیمت شمرده و به کشتار مسلمانان مشغول شده‌اند و علمای اسلام خاموش هستند، آیا شما مفتیان و بزرگان اسلام در برابر این وضع وحشتناک که لکه ننگنی بر دامان نسل کنونی خواهد گذاشت باید سکوت اختیار کنید؟ آیا نباید با فتاوای خود جلوی این وحشی‌گری را گرفته و سران کشورهای اسلامی را نصیحت کرده که آتش بیار این معرکه هولناک نشوند؟

آیت‌الله مکارم شیرازی اظهار کرد: مگر در منابع اسلامی نیامده هرگاه بدعت‌ها ظاهر شود بر علما واجب است که علم خود را ظاهر کنند؟ چه بدعتی بدتر از کشتارهای انتحاری وجود دارد، در کجای آیات و روایات در تاریخ اسلام آمده افرادی مواد منفجره به خود ببندند و در میان بی‌گناهان خودشان و دیگران را نابود کنند؟ آیا این کار بدعتی وحشتناک نیست؟

وی تصریح کرد: این سکوت قابل قبول نبوده و عذری در پیشگاه خداوند ندارید، بیایید همه با عزمی راسخ به مبارزه با این جنایات رفته و دین خود را ادا کنیم و دشمنان اسلام را ناکام و مایوس سازیم.


 



:: بازدید از این مطلب : 591
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

"الفاروق عمر" دومین فیلم حاشیه ساز عربی در ماه مبارک رمضان است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بعد از فیلم" الحسن و الحسین و معاویه" که سال گذشته از رسانه های عربی پخش شد و اعتراضات گسترده را در پی داشت امسال نیز شاهد ساخت سریال "الفاروق عمر" توسط شرکت MBC هستیم که اعتراضات جهان اسلام از علمای سنی را نیز در پی داشته است.

کلید خوردن این سریال ها از زمانی بود که ایران اقدام به ساخت فیلم های تاریخی صدر اسلام کرد از جمله فیلم امام علی و مختارنامه که بازتاب فوق العاده ای در جهان عرب داشت لذا برای مقابله به مثل کردن اقدام به ساخت این گونه فیلم ها با هدف ایجاد تفرقه و تزریق تفکرات انحرافی به جامعه مسلمانان کردند.

هر چند که ادعا می شود این سریال ها بر اساس اندیشه های و کتب اهل سنت اما در روند این فیلم ها مشاهده می شود که حتی با اندیشه های اهل سنت نیز تضاد دارد و به نظر می رسد که بیشترین سرمایه گزاری در این فیلم ها بر اساس اندیشه های التقاطی وهابیت است.

داستان بزرگترین تولید تاریخی جهان، فیلم «الفارق عمر»

شرکت mbc گفته است که سریال عمر به کشورهای زیادی از جمله اندونزی و ترکیه فروخته شده و هیچ چیز نمی‌تواند از پخش آن جلوگیری کند.

سریال به حدود چهل سال از زندگی "عمر الفاروق" می‌پردازد. خلیفه‌ای که برای دنیای اسلام اهمیتی بسزا دارد. در زمان این خلیفه بود که "رسالت جهانی اسلام" تحقق پیدا کرد.

غازیان (جنگجویان) مسلمان به قلمرو روم و ایران لشکرکشی کردند، دو امپراتوری بزرگ جهان را درهم شکستند و از جامعه‌ای بسته و بادیه‌نشین، امپراتوری بزرگی ساختند که تا چند قرن سراسر مشرق زمین را زیر نگین داشت.

اين سريال كه در كشور قطر توليد شده، بزرگ‌ترين پروژه‌‌ي تلويزيوني است كه به زندگي عمر بن خطاب ـ دومين خليفه اهل سنت ـ مي‌پردازد. نويسنده اين فيلم "وليد سيف" فلسطيني الاصل و كارگردان آن "حاتم علي" از كشور سوريه است.

بنا به اعلام مدير اين شبكه‌ي تلويزيوني، سريال 31 قسمتي «عمر بن خطاب» قرار است پس از توليد، به 9 زبان دوبله شود كه زبان فارسي هم شامل اين زبان‌هاست. انگليسي، فرانسه، اردو، پرتغالي و اسپانيايي هم زبان‌هاي ديگري هستند.

«عمر بن خطاب» یا «الفارق عمر» سریال تاریخی است که در 31 قسمت تولید شده است. این سریال توسط شبکه ی MBC که متعلق به «ولید بن ابراهیم ال ابراهیم» و موسسه «بنیاد قطر» است، تهیه شده است.

به گفته ی سخنگوی گروه شبکه های MBC، این سریال یکی از بزرگترین تولیدات در طول تاریخ تلویزیون در جهان عرب است.

اعتراضات گسترده به این سریال/ نیروهای امنیتی عربستان برای حفاظت ساختمان «mbc» را محاصره کردند



این نخستین بار است که چهره یکی از خلفای صدر اسلام در یک اثر تصویری به نمایش درمی آید
بنیاد اسلامی الأزهر، بالاترین پایگاه آیین‌گذاری برای اهل سنت، پخش سریال تلویزیونی درباره زندگی عمر بن خطاب، خلیفۀ دوم از خلفای راشدین را غیرشرعی دانست و خواهان منع آن شد.

الأزهر که پیش از این مخالفت خود را با تجسید (نمایش سیمای) عمر ابراز کرده بود، اکنون در نامه‌ای به چند نهاد دولتی، از جمله وزارت کشور مصر، از آنها خواسته است که از پخش این سریال جلوگیری کنند.

در مصر جبهه نیرومند "اخوان المسلمین" و گروه‌های وابسته به گرایش سلفی از حکم الأزهر پشتیبانی کرده‌ و خواهان منع سریال شده‌اند، اما سازندگان سریال از پشتیبانی فقیهان قطر برخوردار هستند، که در این امر موضعی جداگانه دارند.

از سوی دیگر شیخ عبد الحزیر عبدالله الشیخ مفتی اعظم عربستان سعودی انتقادات تندی از این سریال کرده است.

وی در نماز جمعه خطاب به نمازگزاران گفت: عاملان ساخت عمر فاروق مرتکب گناه بزرگی شده اند.

همچنین عده‌ای از فعالان حقوقی در مصر و الجزایر و بحرین علیه مدیریت گروه تلویزیونی mbc شکایت کرده‌اند.

در پارلمان کویت برخی از نمایندگان "اصول‌گرا" از دولت و وزارت فرهنگ خواسته‌اند که از نمایش این سریال جلوگیری کنند.
برخی از نمایندگان عضو "کمیسیون روحانیون" مجلس به آغاز نمایش سریال زندگی عمر اعتراض کرده، آن را "توطئه عناصر وهابی" برای توهین به شیعیان و ضربه به "وحدت مسلمانان" دانسته‌اند.
گفته می‌شود که در مجلس شورای اسلامی یک نامه اعتراض رسمی در این باره در دست تنظیم است.
پخش سریال زندگی "عمر الفاروق"، در دنیای مجازی، از فیس‌بوک تا توییتر، بحث زیادی درباره این سریال به راه افتاده و عده‌ای، بیشتر از دیدگاهی بنیادگرا، خواهان توقف نمایش آن شده‌اند.


شدت اعتراضات به این سریال به حدی رسید که نیروهای امنیتی عربستان ساختمان «mbc» را محاصره کردند تا معترضان به آن حمله ور نشوند.

"هنگام درنگ" این بار به سبک وهابی

شايد جالب باشد بدانيد همانند اقدام شبكه يك سيما كه بلافاصله بعد از پخش سريال مختار، ميزگرد كارشناسي تاريخي برگزار مي‌كرد، شبكه‌ ام.بي‌.سي هم هر روز عصر به پخش ميزگرد مي‌پردازد، اما نكته جالب آنكه در تيتراژ، بالاي سرزمين حجاز در نقشه عنوان خليج ع ر ب ي به چشم مي خورد.

در زمان خليفه دوم بسياري از لشكركشي ها به نقاط ديگر توسط مسلمانان انجام شد كه از جمله آنها فتح ايران بود.

البته اين اقدام برنامه سازان mbc امري طبيعي است و ظاهرا اكنون كه اسناد تاريخي بر نام خليج فارس تاكيد دارد، براي تثبيت و جا انداختن عنوان خليج ع ر ب ي، چه راهي بهتر از سريال تاريخي كه در آن همه چيز به دست كارگردان امروز است و البته طبعا اثرگذاري خود را هم دارد.

در دنیای عرب امروز این وهابی ها و انسانهای متعصب هستند که می خواهد افکار خود را تحمیل کنند. در این راستا دست به چنین رفتاری می زنند. پس از حذف نام خلیج فارس از نقشه گوگل این رفتار نشان می دهد لابی اعراب حاشیه خلیج فارس پول هنگفتی برای حذف این نام پرداخت کرده است.هدف از ساخت سریال عمر نه خدمت به اسلام و معرفی خلفا راشیدن بوده بلکه صرفا عقده گشایی برخی وهابی ها نسبت به ایرانی ها است.

القای خلیج عربی یکی از اهداف فیلم "عمر خطاب"



در تیتراژ ابتدایی سریال عمر از نام جعلی خلیج برای خلیج فارس استفاده شده است.

در این حرکت زیرکانه اسم خلیج فارس در حاشیه نام مکه معظمه قرار گرفته و چنین در ذهن بیننده تداعی می شود که این خلیج به دنیای عرب و شهرهای عربی وابسته است سپس در چند ثانیه نام جعلی خلیج روی نقشه پدیدار می شود.

از حمله های دیگر این سریال به ایران پررنگ کردن داستان حمله اعراب در زمان خلیفه دوم به ایران است که با پرداختن اغراق آمیز به آن می خواهند به تخریب چهره ایران بپردازند .

کمپانی عربی_صهیونیستی سازنده فیلم "الحسن و الحسین و معاویه"

اما این فیلم تنها هجمه رسانه های شخصی شاهزاده های عربستان به جهان اسلام و مخصوصا تفکرات شیعی نیست سال پیش نیز فیلم "الحسن و الحسین و معاویه" در ماه مبارک پخش شد.

در رمضان سال گذشته نیز سریال "حسن و حسین و معاویه" به کارگردانی عبدالباری ابوالخیر با اعتراضات زیادی روبرو شد. محور اصلی اعتراضات این بود که تنی چند از "آل بیت رسول" نقش‌افرینی شده و سیمای آنها به نمایش گذاشته شده بود. نقش دو نوه پیامبر را دو هنرپیشه اردنی ایفا کرده بودند.

تحلیل سرمایه گزاران این پروژه های ضد شیعی خود روشنگری می کند از اهداف موجود در این سریالها یکی از پشتیبانهای این سریال ها کمپانی رساناست این کمپانی رسانه ای متعلق به ولید بن طلال، پسر عموی ملک عبدالله، پادشاه عربستان است که وی از ثروتمند ترین مردان دنیاست که سال گذشته رتبه 19 ام را داشته است.

کمپانی رسانا در ابتدای تاسیسش 9 درصد سهامش مربوط به ربرت مرداک بود در ادامه به 15 درصد افزایش پیدا کرد و این اتحاد می تواند برای مخاطب گویای اهداف باشد.

البته قابل بیان است که هدف تنها شیعه نیست بلکه قصد خاموش کردن روح عدالت خواهی جهان اسلام و بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان است.

خیلی از علما به این فیلم اعتراض کردن به دلیل همین اعتراضات به دفعات تولید این فیلم به تعویق افتاد اما علارغم این اعتراضات این فیلم سال گذشته پخش شد استارت این فیلم در سال 88 زده شد حتی برخی از افراد معتقدند که شروع این فیلم بعد از فلیم امام علی رقم خورد و در اصل می خواستن جوابی باشد به این فیلم

شیعه، پروژه یهودی برای برهم زدن وحدت مسلمانان

داستان این سریال از زمانی شروع می شود که تعدادی از معترضان خلیفه سوم به سمت مدینه حرکت کرده بودن و به کارهایی که در سیطره حکومت وی می شود اعتراض دارند.

بحث اصلی سریال «الحسن و الحسین و معاویه» "عبدالله بن سبع" هست وی شخصیتی است که طبق کتب تاریخی که با اندیشه سلفی نوشته شده است وی فرد یهودی است که ماموریت پیدا می کند از طرف خاخام های یهودی که در میان مسلمان ها نفوذ کنند و تفرقه ایجاد کنند این دقیقا بعد از شکست های مختلف یهودیان از مسلمانان است، هدف اصلی عبدالله بن سبع که در فیلم نمایش داده می شود نفوذ در بین طرفداران امیرالمومنین است.

در بخشی از داستان زمانی که سکانس عبدالله بن سبع نمایش داده می شود که وی در حال تفهیم ماموریتش است بیان می شود که علی (ع) وصی پیامبر است و هر پیامبری باید وصیی داشته باشد و در این حین به اعتقادات شیعه اشاره می شود و در پس ماجرا این فیلم ساز قصد دارد که شیعه را پیرو عبدالله بن سبع نشان دهد و در پس آن شکل گیری شیعه را توطئه یهود برای تفرقه بین مسلمانان نشان دهد.

این آموزه هایی که منتقل شده تا جایی نزدیک است به فرقه ای که در کتب اشاره شده همان موقع تشکیل می شود به اسم فرقه سبعیه که یان ها حول امیرالمومنین خیمه می زدند و طرفداری می کردند اما بسیار تندرو و افراطی بودند اما ما در روایت داریم که امیرالمونین این ها را از خودشان دور می کردند و مذمت می کردند.


سریال ضعیفی که قادر به رقابت با تولیدات ایرانی نیست.

بعد از ساخت مختارنامه که مخاطب بسیاری را حتی در میان ببندگان عرب زبان کسب کرده بود فیلم در خصوص خلیفه دوم دومین مواجهه با مختارنامه است.

در کل مخاطب ایرانی به دلیل تماشای فیلم هایی چون امام علی و مختار قطعا گرایشی به تماشای این فیلم پیدا نمی کند و این فیلم از نظر محتوا کاملا تحریف شده است و از نظر تولید هم ضعیف است .

اما در پس این سریال ها اهدافی است در اصل دست اند کاران ساخت این مجموعه قصد داشتند که در جریان بیداری اسلامی سوار بر موج ایجاد شده شوند و تحریف هایی در تاریخ انجام دهند و تاثیری بر روی انقلاب ها داشته باشند و در مقابل فیلم های تولیدی ایران آنها نیز حرفی برای گفتن و مقابله به مثل داشته باشند اما قطعا ضعف ها و تحریف های انجام شده که حتی با کتب اهل سنت در تضاد است نمی توانند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.

اما نکته حائز اهمیت انتخاب زمان است، یعنی ماه مبارک رمضان ماهی که مردم مسلمان کشورهای عربی بیشتر مشغول به امور مذهبی هستند و بهترین فرصت برای تعمیق مفاهیم حتی غیر مستند در ذهن و روح مخاطب است.

به نظر در زمانی که مسئولان صدا و سیمای ایران تمام وقت خود را معطوف خرید حق پخش فوتبال لیگ کرده و یا مجوز ساخت و بودجه سریال های کذایی را در ماه رمضان امضا می کنند مخالفان تفکر وحدت اسلامی و شیعه و حتی ایران در حال برنامه ریزی برای هجمه به این مفاهیم هستند.

قابل ذکر است که سایت مختارنامه چندی پیش به دلایل نامعلوم بسته شد و اکنون دکور این سریال با وضعیت بلا تکلیف مواجه است.


 



:: بازدید از این مطلب : 498
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
حجت‌الاسلام جاودان از علمای اخلاق تهران ضمن ارائه تعریفی از «انسان کامل» و راه رسیدن به این مهم، ماجرای عمل بدون بی‌هوشی چشم علامه طباطبایی(ره) در لندن را بیان کرد.
به گزارش فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان در ادامه مباحث اخلاقی خود در ماه مبارک رمضان، رابطه میان شخصیت آدمی و میزان همت و اراده او را بیان کرد که متن آن در پی می‌آید.

قرآن می فرماید: «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ» اگر کسی گناه می کند، گناه برایش پیش می‌آید. آن کسی که گناه نمی‌کند کیست؟ می‌توانیم کسی که گناه نمی‌کند هم داشته باشیم.

در این شهرمان هم هستند کسانی که گناه نمی‌کنند. بودند، هستند کسانی که گناه نمی‌کنند. می‌شود، گناه نکردن شدنی است. حالا اگر کسی برایش گناه آمد زود توبه کند. اگر زود توبه کنی بخشیده می‌شود، در نامه عمل ثبت نمی‌شود. اگر ثبت شد یک کمی جبران کردنش سخت می‌شود.

خودتان مکرر امتحان کردید. در یک صفحه سفید می‌نویسید بعد پاکش می‌کنید. هر مقدار هم که پاک‌کن شما خوب باشد مستحکمم بکشید، یک جایی می‌ماند. اما اگر آدم زود توبه کند، دیگه جایش نمی‌ماند. اگه جایش بماند بعد ممکن است یک کمی روی هم، روی هم جمع بشود مشکل بشود. اگر زود آدم توبه کند؛ آن وقت فرموده‌اند این توبه‌اش قبول است. زود هم قبول می شود.

بعد فرمودند اگر کسی تا دم مرگ گناه کرد، این فرد دیگر توبه ندارد. تا آخرین لحظه عمرش داشته گناه می کرده؛ درحالی که داشته گناه می کرده از دنیا رفته است. این توبه ندارد.

خوب بین این دو تا حالت چطور؟ وعده بخشش دادند. قرآن دارد: «یَغفِر الذنوبَ جَمیعا» خدا همه گناهانمان، همه را می‌بخشد. فقط یک همت می‌خواهد که آدم برگردد. شخصیت آدم به همتش است. به قدرت عزم و اراده‌اش هست. همه شخصیت آدم، شخصیت انسانی، به همتش هست.

ببینید هیچ وقت گرگ نمی‌تواند تصمیم بگیرد که گوسفندی را ندرد. اصلا چنین قدرت تصمیمی ندارد. انسان قدرت تصمیم دارد و انسانیت به آن قدرت تصمیمش است. هر چقدر قدرت تصمیم بیشتری دارد انسانیت بیشتری دارد.

بعضی از بزرگان گفتند: قدرت اراده آدم فارق بین انسان و حیوان است. آنچه که بین انسان و حیوان فرق می‌گذارد قدرت تصمیمش است. انسان می‌تواند تصمیم بگیرد. هیچ موجود دیگری نمی‌تواند تصمیم بگیرد. انسان تصمیم می‌گیرد علیه خودش، علیه هواها و هوس‌های خودش. این قدرت فقط خاص انسان است. این بزرگترین جنگ ممکن است که برای انسان پیش بیاید.

اگر انسان بتواند علیه خودش قیام کند و خودش را فتح کند یعنی اختیارش دست خودش بیاید می‌شود انسان کامل. آدمی که اختیارش دست خودش است می شود انسان کامل. اگر کسی اختیارش دست خودش باشد اختیار عالم هم به دستش می‌دهند. می‌تواند از درب‌های بسته و قفل شده هم عبور کند.

* ماجرای عمل بدون بی‌هوشی علامه طباطبایی

مرحوم آقای طباطبایی رفته بودند لندن برای معالجه قلب؛ درون چشمانشان رگه‌های خونی بود. آن آقایان گفتند آقا اگر اجازه بدید این رگه‌های خونی را می توانیم از چشم شما در بیاوریم. فرمودند عیب نداره. گفتند مثلا فردا صبح تشریف بیارید بیمارستان فلان. دوستانشان اطرافشان بودند. ایشان رفتند بیمارستان. صبح آمدند. خب آقا اجازه بدید همین الان ما شما را بی‌هوش می‌کنیم، یک بی‌هوشی نیم ساعتی و شما را عمل می کنیم. ایشان فرمودند احتیاجی نیست من را بی‌هوش کنید. خب نمی‌شه آقا! چاقوی جراحی می خواهد در چشم شما عمل کند. چشم اجازه نمی دهد. فرمودند نه لازم نیست. آقا چطور می‌شود لازم نیست؟ فرمودند چشم من دست خودم است، پلک من دست خودم است. اختیار پلکم دست خودم است. عمل کردند دیدند بله ایشان می‌توانند نیم ساعت، سه ربع پلکشان را باز نگه دارند!

داستان البته خیلی است. نمی‌خواهم بیشتر عرض کنم. عالم در دستش میاید. نه فقط گوشش. اگر کسی هوا و هوسش دست خودش آمد گوشش، چشمش، عالم در مشتش می‌شود.

یک ذره همت کنیم، این سفره برای همه پهن است. این سفره، سفره اختیارداری است، شما هم می‌توانید اختیاردار بشوید؛ می‌توانی اختیاردار بر جهان بشوی!


 



:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
عاقبت گردش دوران به سرانجام آيد
انتظار دل ديوانه به فرجام آيد

چشم يعقوب جهان را برسد نور و فروغ
يوسف گمشده آن يار گل اندام آيد

عاقبت بگذرد اين ظلمت شبهاي سياه
نور خورشيد جمالش به لب بام آيد

سوز هجران و فراغ تو به پايان برسد
عاشق دلشده را راحت و آرام آيد

ميرود دوره هجران و تب و درد فراق
وصل دلدار تو آن گوهر انعام آيد

مژده بادا که به يمن نفس حضرت عشق
خوشترين دور زمين و گل ايام آيد

اي دل شب زده از ظلمت دجّال زمان
بهر آن ظلمت شب ضربت صمصام آيد


:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
روزهای آخر حیات که هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شد؛ در حالی که ترس تمام وجود او را احاطه کرده بود، فرمودند: آن خواب این بود که مشاهده کردند همه حضرات معصومین علیهم السلام در اتاقی نشسته اند و ایشان وارد آن مجلس شد، ولی جایی نیست که ایشان بنشیند؛ در این لحظه حضرت رضا علیه السلام نزد خود جایی را باز نمودند و خطاب به ایشان فرمود: «بیا پیش من بنشین.»

به گزارش مشرق، مرحوم حجت الاسلام میر نعیم حسینی که از پرورش یافتگان معظم له بود، می گوید: روزی مرحوم آقا جان برای من فرمود:«یک وقتی منزل کسی رفته بودم، برایم چایی آوردند و دیدم که چایی داد می زند و می گوید مرا نخور من حرامم!»



:: بازدید از این مطلب : 610
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
پس از رویدادهای اخیر در سوریه دیگر نقش پلید وهابیون در جریانات و آشوب های این کشور پوشیده نیست . یکی از انگیزه های این نا آرامی ها تلاش وهابیون سلفی برای از بین بردن هلال شیعی میباشد. در این خصوص برخی مفتی های وهابی در سالهای اخیر مواضع بسیار غیر انسانی را علیه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) اتخاذ نموده اند.
 
 
به گزارش «شیعه نیوز»، پس از رویدادهای اخیر در سوریه دیگر نقش پلید وهابیون در جریانات و آشوب های این کشور پوشیده نیست . یکی از انگیزه های این نا آرامی ها تلاش وهابیون سلفی برای از بین بردن هلال شیعی میباشد. در این خصوص برخی مفتی های وهابی در سالهای اخیر مواضع بسیار غیر انسانی را علیه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) اتخاذ نموده اند.
 
در تازه ترین اقدام یک شیخ وهابی در صفحه تویتر خویش نوشت در صورت سقوط رژیم بشار اسد نام منطقه « زینبیه» را به منطقه «یزیدبن معاویه» (لعنت الله علیه) تغییر خواهیم داد .
 
این موضع گیری ها گواهی است بر نقش سلفی ها و وهابیون در نا آرامی های اخیر و سوریه و هشداری است در خصوص گسترش شیعه ستیزی توسط دشمنان خاندان رسالت در این کشور اسلامی .
 
 
 




:: بازدید از این مطلب : 595
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
آیت‌الله سبحانی در جلسه امروز تفسیر خود به شبهات وهابیت درباره جشن گرفتن در عید مبعث پاسخ دادند.


به گزارش «شیعه نیوز»، معظم‌له با اشاره به این شبهه گفتند: وهابی‌ها می‌گویند نباید در مبعث چشن بگیریم چون صحابه جشن نگرفتند که پاسخ می‌دهیم ترک مبانی تشریع نیست و فعل دلالت بر حلال و حرام می‌کند؛ غذاهایی که ما الان می‌خوریم پیامبر به آنها لب هم نزده است پس طبق دلیل شما نباید آنها را بخوریم!!

ایشان افزودند: بدعت کاری است که برای آن بالخصوص یا بالعموم دلیلی نداشته باشیم در حالی‌که در مورد جشن مبعث با دلیل عام داریم و خداوند در سوره شرح می‌فرماید«و رفعنا لک ذکرک».

آیت‌الله سبحانی با اشاره به اینکه مسیحیان نزول مائده آسمانی بر حضرت عیسی‌(علیه السلام) را جشن می‌گیرند خاطرنشان کردند: آیا مبعث پیامبر‌(صلی الله علیه و آله) که عقول دنیا را تکان داد کمتر از غذایی است که بر حضرت عیسی‌(علیه السلام) نازل شد؟!

ایشان ادامه دادند: مبعث یک مائده الهی است که همه جهان را سیراب کرد و لی وهابیون یک طرفه می‌گویند چشن گرفتن در مبعث بدعت است.

معظم‌له اجماع را یکی دیگر از دلایل برپایی جشن در عید مبعث دانسته و گفتند: یکی از ادله فقهی اجماع است و اگر مسلمانان بر مسئله‌ای اجتماع کنند حجت است، طبق متون تاریخی حداقل از 800 سال قبل تاکنون مسلمانان در مبعث جشن گرفته‌اند.

آیت‌الله سبحانی تصریح کردند: البته باید جشن‌های ما پیراسته از گناه و مکروه باشد و ما طرفدار آن جشنی هستیم که طبق احادیث باشد.

ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به نامه وزیر خارجه انگلیس در سال 1888 میلادی گفتند: وزیر خارجه انگلیس در آن نامه عناوینی چون حجت‌الاسلام و المسلمین، قرائت قرآن و گفتن نام رسول‌الله‌(صلی الله علیه و آله) از ماذنه‌ها را برای مسیحیت خطرناک دانسته است.

معظم‌له افزودند: مادامی که مسلمانان قرآن را با تدبر بخوانند و بدانند که باید در مقابل دشمنان مجهز باشند و نام پیامبر‌(صلیه الله علیه و آله) را در مساجد ذکر کنند پیروز خواهند بود.

ایشان یادآور شدند: باید در فریضه حج که از تمام نقاط جهان یک سفیر در آنجاست، مسلمانان با هم مشورت کنند و مشکلات را حل کنند ولی الان حج اینگونه نیست.


 



:: بازدید از این مطلب : 637
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

خبرگزاری فارس: مرحوم آیت‌الله مجتهدی در شرح دعای روز هشتم ماه رمضان ضمن بیان آداب سلام کردن، رمز موفقیت خویش در زندگی را اختیار کردن رفیق خوب دانست.

خبرگزاری فارس: رمز موفقیت آیت‌الله مجتهدی/ قلب چگونه جلا می‌یابد

به گزارش خبرنگار آیین ‌و اندیشه فارس، مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است، متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.

نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزه‌دار از این شروح، یک بار دیگر باز نشر می‌شود

 

*دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان

«اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و هم‌نشینی با کریمان به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان.

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ» می‌گوید: خدایا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به یتیمان را روزی‌ام گردان. اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوایی می‌توان برای رفع آن استفاده کرد. برای اینکار باید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید. همچنین جان انسان را استغفار سحر جلا می‌دهد و می‌توان با یتیم‌نوازی قلب را جلا داد.

وی تأکید می‌کند: شخص ثروتمند تنها با دست کشیدن بر سر یتیم قلبش جلا پیدا نمی‌کند و باید یتیمان را از نظر مادی تأمین کند و مشکلات مالی آنها را برطرف کند. پس یادتان باشد که رحم کردن به یتیم با خلوص نیت قلب را جلا می‌دهد.

این استاد برجسته اخلاق در شرح فراز «وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ» می‌گوید: خدایا روزی کن که من اطعام طعام کنم و افطاری دهم. اطعام طعام مخصوصاً به فقرا و مستحقان از کارهای بسیار نیکو است.

وی ادامه در شرح «وَاِفْشآءَ السَّلامِ» اظهار می‌کند: خدایا روزی کن با صدای بلند سلام کنم. برخی عارشان می‌شود که اول سلام کنند؛ اما هستند برخی که در سلام کردن با صدای بلند پیش‌دستی می‌کند. همچنین باید سلام را به درستی یعنی «سلامٌ علیکم» جواب داد و از بیان عبارت‌های دیگر مثل «سلام از ماست» جلوگیری کنیم. همچنین سلام کردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است.

آیت‌الله مجتهدی در شرح فراز «وَصُحْبَةَ الْکِرامِ» تصریح می‌کند: خدایا توفیق بده در ماه رمضان با افراد کریم و عالم و دانا و متدین همنشین شوم. خدایا توفیق بده که با نیکان رفیق شوم. کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد. یکی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار کردن رفیق خوب بوده است.

این استاد بزرگ اخلاق در پایان در شرح فراز پایانی دعای روز هشتم می‌گوید: «بِطَوْلِکَ» یعنی به حق انعامت. چه قدر تو به ما نعمت دادی. به حق نعمت‌هایی که به ما دادی این دعاها را درباره ما مستجاب کن، «یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ» ای کسی که پناه آرومندانی.


 



:: بازدید از این مطلب : 616
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
در آیه 26 سوره اعراف خداوند بیان می‌دارد که پوشش و پوشاندن کار اوست، ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است.


به گزارش فارس،  ماه رمضان فرصتی دوباره است تا انسان به مصحف آسمانی نگاهی دوباره داشته باشد تا علاوه بر قرائت روزانه قرآن کریم، با دقت بیشتری به بیان و اهداف آیات توجه کند. پس چه نیکوست در ماه مهمانی خدا، هر روز دقایقی را با قرآن و تفسیر حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی از آن سپری کنیم.

* لباس در قرآن

«یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ

لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»

ای فرزندان آدم! همانا بر شما لباسی فرو فرستادیم تا هم زشتی (برهنگی) شما را بپوشاند و هم زیوری باشد، و(لی) لباس تقوا همانا بهتر است، آن، از نشانه‌های خداست، باشد که آنان پند گیرند (و متذکر شوند). (اعراف، 26)

*پیام‌های آیه

1. توجه به نعمت‌های الهی، عامل عشق به خدا و دوری از غفلت است. (قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ ... لعلّهم یذّکّرون)

2. لباس، زمانی نعمت الهی است که بدن را بپوشاند. (یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ)

3. گرچه در تهیه لباس، علاوه بر عوامل طبیعی انسان‌ها نیز تلاش می‌کنند، ولی همه اینها به دست خداست. (أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا)

4. پوشش و پوشاندن کار خداست. (أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی) ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است. (فوسوس.... لیبدی لهما ماوری عنهما من سوْاتهما)

5. لباس، نعمت الهی است. (لِبَاسًا یُوَارِی) و برهنگی و خلع لباس، کیفر گناه. (فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا)

6. پوشش و آراستگی با پوشاک و لباس‌های زیبا، مطلوب و مجبوب خداوند است. (قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا ... وَرِیشًا) آراستن و زینت و بهره‌ بردن از لباس‌های زیبا تا آنجا که به اسراف کشیده نشود، مانعی ندارد.

7. معنویت در کنار مادیت، تقوا در کنار زینت لازم است. (رِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ) وگر نه لباس می‌تواند وسیله اسرف، تکبر، فساد،خودنمایی، مدپرستی، شهوترانی، فخرفروشی و امثال آن شود.

8. آن‌گونه که در لباس مادی، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبایی مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه زیبایی معنوی انسان استو (لِبَاسُ التَّقْوَىَ)

9. از خاک، پنبه می‌روید، از علف که خوراک حیوان است، پشم تولید می‌شود و از آب‌ دهان کرم، ابریشم، اینها همه از آیات الهی است که می‌تواند مایه تذکر و بیداری انسان باشد. (ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ)

* زینت و مسجد

«یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»

ای فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز،‌ لباس و) و زینت‌های خود را برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، همانا خداوند اسرافکاران را دوست ندارد.

*شاید بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطاب (یَا بَنِی آدَمَ) بیان می‌شود، مربوط به تمام انسان‌ها و همه ادیان و از مشترکات آنان است.

* قرآن به مال و فرزند، «زینت» گفته است، (الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا) بنابراین ممکن است آیه بیانگر این باشد که مال و فرزند خود را هنگام رفتن به مسجد همراه داشته باشید، تا با مال، به حل مشکلات اقتصادی مسلمین بپردازید و با حضور فرزند در مساجد و جماعات، مشکلات تربیتی نسل آینده را حل کنید.

* در روایات، امام جماعت عادل، آراستگی ظاهر، عطر زدن و لباس زیبا پوشیدن به هنگام نماز، بلند کردن دستان به هنگام رکوع و سجود در نماز، شرکت در نماز عید و نماز جمعه، از جمله مصادیق زینت شمرده‌ شده‌اند.

* امام مجتبی (ع) به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترین لباس خود را می‌پوشید و می‌فرمود: «انّ الله جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّی)، خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من لباس زیبای خود را برای پروردگارم می‌پوشم و آنگاه این آیه را تلاوت می‌فرمود.

* خداوند زیبا و زینت را دوست دارد، وگر نه به آن امر نمی‌فرمود، (خُذُواْ زِینَتَکُمْ ) چنان‌که اسلام، آیین فطری است و انسان نیز فطرتاً از زینت لذت می‌برد.

* با زینت به مسجد رفتن، احترامی به بندگان خدا، به عبادت خدا است و همچنین سب ایجاد جاذبه و ترغیب عملی دیگران به آمدن در آنجاست.

* گرچه استفاده از زینت و طعام، امری فطری و طبیعی است، ولی در شرایط خاص مانند وجود نیازمندان و محرومان، باید با آنان همدردی کرد، لذا در تاریخ می‌خوانیم که نوع لباس امام صادق (ع) که مردم در رفاه نسبی به سر می‌بردند، با لباس امام علی (ع) که مردم فقیر و ندار بودند، متفاوت بود، چون شرایط اجتماعی هر کدام فرق داشت.

*پیام‌های آیه

1. مسجد که پایگاه مسلمانان است، باید آراسته، زیبا و با جاذبه باشد. (خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ)

2. بهترین و زیباترین لباس، برای بهترین مکان است (خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ)

3. اسلام، همه به باطن نماز توجه دارد، (فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ)، هم به ظاهر آن. (زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ) آری، در اسلام، ظاهر و باطن، دنیا و آخرت به هم آمیخته است.

4. زینت، اگر چه در نماز فردی هم ارزش است، اما در اجتماع و مسجد، حساب ویژه‌ای دارد. (عند کل مسجد)

5. اول نماز، آن‌گاه غذا. (عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ) اول توجه به روح و معنویت، آن‌گاه توجه به جسم.


 



:: بازدید از این مطلب : 632
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

خبرگزاری فارس: مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) آن‌هایی که در دعا می‌گویند: خدا! ما می‌خواهیم امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) را یاری کنیم، خدا! ما می‌خواهیم سرباز آقا جانمان، امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) باشیم، باید به فعل هم نشان بدهند. اگر به فعل نشان ندهند، بی‌فایده است.

خبرگزاری فارس: مدّعیانِ دروغینِ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»!

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه، آیت‌الله روح‌الله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران به مناسبت ماه رمضان، به شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی می‌پردازد که قسمت ششم آن در پی می‌آید:



:: بازدید از این مطلب : 581
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليك يا مولاي يا صاحب الزمان؛ ادركنا ارشدنا.
السلام عليكم و رحمة الله
روايت را يك بار ديگر با دقت بخوان
حضرت صادق سلام الله عليه فرموده‌اند:
" فَلَمَّا طَالَ‏ عَلَى‏ بَنِي‏ إِسْرَائِيلَ‏ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَكَوْا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ يُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع "هَكَذَا" أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذَا لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ. "
(بحار الانوار ج4 ص118 چاپ بيروت)
هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني شد، چهل صبح به درگاه الهي "ضجه" و "گريه" كردند. پس خداوند به موسي و هارون وحي كرد كه آنها را از ظلم فرعون نجات دهند. پس [به واسطه اين دعا] خداوند 170 سال از دوران عذاب آنها را از بين برد.
و سپس حضرت صادق سلام الله عليه فرمودند:
همينگونه شما نيز اگر عمل نمائيد، خداوند فرج ما را خواهد رسانيد و اگر چنين نكنيد، امر به انتهاي خود مي‌رسد.
اينكه "همه ما" امر به ضجه و بكاء شده ايم، يعني چه؟
به نظر مي رسد شايد به اين معنا است كه اوضاع به طور كلي براي همه، با هر سطح معرفتي كه دارند، "دگرگون" مي شود؛ چه عوام و چه اولياء الله و چه مراجع و چه هر آنكه در اين اوضاع غيبت ولي الله و جولان شياطين، حلاوت خدمتگزاري به صاحب الزمان سلام الله عليه را مي چشند؛ آري حتي اينان نيز نبايد خود را مستثنا بدانند در ضجه و بكاء و بگويند كه ما هم اينك نيز در بهشت خدمتگزاري هستيم؛
اگر بنا بوداوضاع و احوال فقط كمي "تغيير" كند، شايد ضجه و بكاء نياز نباشد؛ براي همه ما و همه بشر و همه موجودات، اوضاع "دگرگون" خواهد شد و لذا "همه" خود را موظف به "ضجه" و "بكاء" مي بينند. اللهم فاكشف الضر عن وليك واجعله خليفة في ارضك كما ضمنت له
منبع: وبلاگ هكذا




:: بازدید از این مطلب : 743
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
من خودم 30 ساله که پدرم فوت کرده هیچ وقت سر مقبره او نرفتم. یک بار مرحوم پدر را به خاک سپردیم و بقیه شو حضور داره، آن روح جاودانه همیشه با ما هست. ما یک مقدار زیادی صورت پرست شدیم.
به گزارش شیعه آنلاین، امام جعفر صادق علیه السلام در روایتی فرموده اند: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در هر شب جمعه با گروهى از اصحابشان به قبرستان بقیع در مدینه تشریف مى‏بردند و در آنجا سه مرتبه مى‏فرمودند: السّلام علیکم یا اهل الدّیار (سلام و درود بر شما اى اهل شهرها) و سه مرتبه مى‏فرمودند: رحمکم اللَّه (خدا شما را رحمت کند) [1].

در همین حال امام رضا علیه السلام نیز در روایتی دیگر فرمودند: کسى که بالاى قبر برادر مؤمنش رفته و دست روى آن گذارده و سوره «انّا انزلناه» را هفت مرتبه بخواند از روز فزع اکبر در امان مى‏باشد[2].

از سوی دیگر امام صادق علیه السلام درباره ارواح مردگان و زیارت از خانواده می فرمایند: روح مؤمن اجازه مى‏یابد و به دیدار خانواده‏اش مى‏آید تا از حال و روزگار آنان با خبر گردد، اما آن چه براى او محبوب و مسرت آمیز باشد، مشاهده مى‏کند و آن چه براى او مکروه و نفرت آمیز باشد، مشاهده نخواهد کرد. روح کافر نیز به دیدار خانواده‏اش موفق مى‏شود، اما آن چه براى او مکروه و نفرت آمیز باشد، مشاهده مى‏کند و آن چه براى او محبوب و مسرت بخش باشد، مشاهده نخواهد کرد. ابو عبد اللَّه صادق گفت: برخى فقط روزهاى جمعه به دیدار خانواده خود نائل مى‏شوند و برخى به تناسب اعمال صالحه و مقام و منزلتشان بیشتر و یا کمتر به زیارت خاندان خود مى‏آیند [۳].

در حالی که همه این روایت ها در کتب دینی ما وجود دارد، الهی قمشه ای طی سخنانی ارزش و اهمیت سنت اسلامی و شیعی  زیارت قبور ائمه معصومین علیهم السلام و قبور مؤمنین را مورد تردید قرار داد و گفت: ما صورت پرست شدیم و هنوز قبول نکرده ایم که این بدن کاره ای نیست به همین جهت دایما به دنبال گور این و گور آن هستیم.

الهی قمشه ای افزود: این هم یکی از گرفتاری های جامعه ماست که هنوز نفهمیدیم که خاک سعدی شیراز کجاست. ما پا می شیم می ریم شیراز. ما هنوز قبول نکرده ایم که این بدن کاره ای نیست و آن کسی که عاشق می شود می رود به عالم دیگری و عشق جاودانه است. این را قبول نکردیم. به همین جهت دائما به دنبال گور این و گور آن می گردیم. یکی از بزرگان سخنرانی می کرد و می گفت که جوونها بگردین گور میرزا عبدالله {موسیقیدان و نوازنده} را پیدا کنید. کجاست گور میرزا عبدالله؟ گفتند گور میرزا عبدالله فرض کن که همین جاست. گور میرزا عبدالله ردیف میرزا عبدالله است و هر وقتی خواستید برید سر گور میرزا عبدالله برید سراغ یک آدمی که ردیف میرزا عبدالله را بلده و به شما یاد میده، این میشه گور میرزا عبدالله.

وی افزود: من خودم 30 ساله که پدرم فوت کرده هیچ وقت سر مقبره او نرفتم. یک بار مرحوم پدر را به خاک سپردیم و بقیه شو حضور داره، آن روح جاودانه همیشه با ما هست. ما یک مقدار زیادی صورت پرست شدیم. اولا فکر می کنیم که شب های جمعه ارواح آزادند، تعطیله و ما نمی دونیم شنبه یک شنبه  اونجا چه جوریه که؟ (خنده حضار) شب های جمعه …لابد سه ماه تعطیلی هم آنها تعطیل اند. خب شب های جمعه چی میشه؟ بابا شما تعطیلی، اونا که تعطیل نیستند، ما تعطیلیم. بعد می گویند بریم شب جمعه، ارواح می آیند آنجا ما اونا را آنجا ملاقات کنیم. مثل آدم هایی که ممنوع الورود هستند که گاهی اوقات می رند به یک کشوری، می گه تو بیا دبی منم از اونجا می آم دبی، آنجا همدیگر را ببینیم. این که ممنوع الملاقات نیست، میتونه بیاد خونه شما، اگه میتونه بیاد توی اون قبرستون، میاد خونه خود شما. مرحوم پدرم وقتی که ما نشستیم دور هم، خواهرا و برادرا، پدرم چرا نیاد اونجا، بره توی اون قبرستان چه کار بکنه؟ منتظر ما باشه، بگه من وا ایستادم نیامدند هیچ کدامشان؟ (خنده حضار) میاد خونه ما، اونجا که بهتره اگه اون روح آزاده، اگر آزاد نیست که پس اونجا برای چه میرید؟

الهی قمشه ای ادامه داد: ما با تصوراتی که داریم آزاد نیستیم. عشق به خوبی گرفتاری هم داره، گرفتاری اون چیزهایی است که نمی ذاره ما به اونها برسیم. یکی اش همین صورت پرستی است. ائمه ما هم گفتند، امام رضا کجاست که می خوای زیارتش بکنی؟ گفتند “فی قلوب من والاه قبره”، قبرش در دل کسی است که اون را دوست دارد. تو برو ببین اگر این آدم او را دوست داره، بیا این آدم را زیارت کن. هیچ چیز بهتر از زیارت یک ولیّ، یک کسی که عاشق اونه {نیست} کسی که عاشق الهی قمشه ای ـ مرحوم پدرم ـ اگه ببینه که یک کسی هست که اینم عاشق اونه، خب میره زیارت اون. نزدیکترین کس به اون اینه، و فی قلوب من والاه این حرف خیلی مهم است که متاسفانه نمی زنند این حرف را  که در دل آن کسی که دوستش داره، آن کسی که امام حسین را دوست داره ممکن است بغل دستت نشسته باشه، تو داری پا میشی میری اونجا! البته اون سیر ظاهری هم در بعضی افراد یه احوالی ایجاد می کنه ولی این تصورات نباید در ذهن ما بیاد که اونو اونجا میشه دید. اون را همه جا می تونید، هر جا که دلتون با اون پیوند برقرار بکنه و معرفتی از او پیدا بکنین، دلتون پر بزنه برای او، او میاد پیش شما کما این که اگر دلتان برای خدا هم پر بزنه . یکی می گفت من عاشق خدام، نمی آد خدا، گفتم نیستی هنوز اگه باشی، خداوند منتظره یکی دلش پر بزنه، فورا میاد، این قدر هم دلش نازکه خداوند که به محض این که ببینه که تو داری غصه می خوری و می گی من در فراق تو هستم و کجایی همان موقع می آد. اصلا همان فراق را او فرستاده که تو احساس بکنی و گر نه تو که احساس فراق او را نمی کردی. اگر دیدی که دلت تنگ شده برا خدا بدان که اونجاست، ببین که اومده . انشاء الله ما عاشق بشیم به معنای واقعی عاشق روح که روح به معنای حقیقی به معنای عشق و به معنای شادی و به معنای جاودانگیِ روح که نه زاده شده، نه می میرد، لم یلد و لم یولده، روح ما نماینده خداست لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد!»

-------------------------------------------------------------------
[۱] کامل الزیارات ص۲۲۱
[۲] الکافی  ج۳ ص۲۲۹ باب زیارة القبور
[۳] الکافی ج۳ ص۲۳۰ بَابُ أَنَّ الْمَیِّتَ یَزُورُ أَهْلَه‏


 



:: بازدید از این مطلب : 592
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1391 | نظرات ()